سن پترزبورگ شهری در روسیه که موزه معروف آرمیتاژ در آن قرار دارد. جغرافیای سن پترزبورگ باعث ایجاد صنعت کشتی سازی و حمل نقل دریای شده است. که اقتصاد سن پترزبورگ راتحت تأثیر قرار داده است. فرهنگ سن پترزبورگ جوری هست که بسیار هنر دوست اند..
اما اینجا یک شهر موزه نیست، بلکه یک کلانشهر پرشور، مملو از کلوب ها، رستورانها، نشائرها و موسیقی، و خیل زیاد دانشجویان و جوانان و اتومبیل هاست که گاهی شهر از عهده آنها بر می آید و پایتخت شمالی سن پترزبورگ بعنوان یک شهر جوان تاریخ غنی و پرتلاطمی دارد. قصرهای آن که بیش از ۲۰۰ سال میزبان دربار های روسیه بوده اند جشن ها و شکست های سلطنتی و نه فقط چند ترور را به خود دیده اند. اگر قصد سفر به سن پترزبورگ دارید و میخواهید ویزای روسیه را دریافت کنید لازم است به سایت ما wisa.ir مراجعه کنید و فرم ویزای روسیه را تکمیل نمایید.
روسیه سن پترزبورگ
سن پترزبورگ بعد از حدود یک قرن تخریب و نادیده گرفته شدن، اکنون دوباره به شکل زیباترین شهر روسیه شکوفا می شود. این شهر که در سال ۱۷۰۳ در کرانه های باتلاقی رودخانه نوا توسط پتر کبیر بنیانگذاری شد، بعنوان پنجره ای به سوی اروپا و جانشین مدرن مسکو پایتخت قدیمی ساخته شد. . مرکز این شهر که میراث جهانی یونسکو اعلام شده، بدلیل ساخت و ساز بیش از اندازه پس از روسیه پشت شوروی آسیب بسیاری دیده است.
سن پترزبورگ در ۶۳۳ کیلومتری شمال غرب مسکو واقع، و دارای ۶۰۵ کیلومتر مربع مساحت است. به مدت ۴ ماه( دسامبر تا مارس) در زمستان، سن پترزبورگ پوشیده از برف است. در تابستان هم تحت تأثیر طوفان های موسمی دریای بالتیک قرار دارد.
سن پترزبورگ در شش درجه جنوب حلقه قطبی قرار داشته و شمالی ترین شهر دنیا است. با اینکه دریا باعث سرد شدن هوا با میانگین حدود ۲۰ در تابستان و ۵C- در زمستان میشود، رطوبت زیاد و بادهای خلیج فنلاند بی رحمانه هستند. از آنجا که این شهر در منتهی الیه شمالی قرار دارد، در اوج تابستان شبهای سفید باشکوهی دارد.
از اواسط ژوئن تا اواسط جولای، آسمان در شب به ندرت سیاه می شود، و ۲۴ ساعته دستفروشان و خوش گذران را در خیابانها خواهید دید. اما در زمستان، ساکنین و مسافران تنها چند ساعت در روز از نور پریده آفتاب لذت می برند. بهترین زمان برای بازدید در طول تابستان است. در این فصل شهر هرگز نمی خوابد، و تمام قصرها، پارک ها و آب نماهای شهر به روی عموم باز هستند.
جغرافیای سن پترزبورگ
در این زمان نیز هر هفته فستیوال های هنری برگزار می شوند. اما این شهر در اوج زمستان نیز زیباست، وقتی برف گئیدها و مناره های طلایی را می پوشاند، گویی شهر در لانه سفیدی آرمیده و یخ روی رودخانه ها و کاتال ها زیر نور ضعیف خورشید می درخشند.
سن پترزبورگ روی ۴۴ جزیره در میان کانال ها و رودخانه ها ساخته شده و بیش از ۳۰۰ پلی دارد. ۲۰ عدد از پل های شهر متحرک که ۷ عدد آن بر روی رود نوا قرار دارد. و بحق ونیز شمال نام گرفته است: شهری که قصرهای رنگارنگ آن بروی آب انعکاس یافته اند، جاییکه عمارات و کلیساها أطراف هر میدان را احاطه کرده اند، و جاییکه مجسمه ها در خاموشی به باغ ها و پارکها خیره شده اند.
«پاییز طلایی» زمان خوبی برای علاقمندان به هنرهای اجرایی است و آنها میتوانند از زیبایی های این فصل لذت ببرند اواخر بهار قبل از ورود خیل توریستها (و بالا رفتن قیمت ها) هم زمان خوبی برای بازدید است، اما هوا کمی بد است و بازار هنر در اوج خود به سر می برد.
تنها در اوایل بهار بویژه آوریل است که شهر تمام زیبایی خود را نشان نمی دهد، زیرا در این موقع پارک ها و باغ ها بسته هستند تا پس از زمستان خشک شوند. اما حتی در آن زمان هم، جشن ماسلنیتسا (هفته پنکیک) قیل از چله حال و هوای پایکوبی را به شهر می آورد. و هیچ چیز مثل شنیدن و دیدن شکستن یخ روی رودخانه توا زیبا نیست: گویی قبل از ترک خوردن ناشی از هجوم بهار ناله می کند.
قایقرانی در رودخانه نوا در سنت پترزبورگ
جمعیت:دارای جمعیتی بیش از ۴ میلیون نفر با میانگین سنی بالا می باشد. نرخ رشد جمعیت سن پترزبورگ رو به پایین است.
نژاد: حدود ۸۵ درصد مردم سن پترزبورگ روس هستند. اوکراینی ها، بلاروس ها و نژاد های اروپای شرقی هم در این شهر زندگی می کنند
زبان: زبان روسی زبان رسمی این کشور است. که این زبان متعلق به زبان های هندواروپایی و از بازماندگان زبان اسلاوی است. زبان روسی جز ۶ زبان مرسوم دنیا شناخته می شود.
دین: بیش از ۶۰ درصد مردم سن پترزبورگ پیرو دین مسیحیت هستند.
سن پترزبورگ مهد علم ادب و فرهنگ است. دانشمند شیمی دان مندلیف در این شهر کار می کرد و در سال ۱۸۶۹ جدول تناوبی عناصر موجود در طبیعت را کامل نمود. و حتی عناصری که کشف نشده بودند را پیشبینی کرد. و در دانشگاه سن پترزبورگ به تدریس مشغول بود.
نماد سن پترزبورگ که در سال ۱۷۳۰ امپراتریس آنا آن را تأیید کرد، حاکی از بندر بودن این شهر است: دو لنگر متقاطع زیر یک عصای سلطنتی که عذاب دو سر روسیه بر بالای آن جلوه می کند. اما سه نماد دیگر وجود دارند که بیشتر برای این شهر بکار می روند. بادنمای کشتی در بالای مناره دریاداری، فرشتهای در بالای کاتدرال سنت پیتر و سوارکار برنزی، مجسمه زیبای پتر کبیر در میدان دسمبریست.
خیابانها و موزه های آن مملو از خاطرات سالهای اول انقلاب و دوران شوروی است. همچنین شهر قهرمان لنینگراد است که در طول جنگ جهانی دوم ۹۰۰ روز در برابر محاصره ارتش آلمان مقاومت کرد، جنگی که روسها آن را «جنگ بزرگ وطن پرستی» نامیدند.
فرهنگ سن پترزبورگ (موزه آرمیتاژ)
سن پترزبورگ شهر هنردوستان است. این شهر مملو از معماری و هنر شهری قبل از انقلاب بوده، و دارای بهترین مجموعه های روسیه است؛ آرمیتاژ یکی از بزرگترین و شگفت انگیزترین موزه های دنیا بوده و از لحاظ کیفیت و تعداد آثار بعد از موزه لوور در مقام دوم قرار دارد. و این تنها یکی از چندین موزه این شهر است. این موزه با موزه هنرهای اجرایی مسکو، بویژه کیروف باله، با زیباترین لباسهای رقص روسیه، برابری می کند.
و اگر از زیبایی شهری خسته شدید، میتوانید به عمارت قصر «گردنبند» بروید که اطراف شهر را احاطه کرده است: قصر آبی طلابی کاترین در زارسکو سایلوء قصر پاولوفسکی، در یک پارک خوش منظره یا پتروف، ورسای روسیه، با گراند پالاس و پارک های مملو از آب نما، شامل شاهکار طلایی گراند کاسکیدر آبشار بزرگ) سن پترزبورگ در چند سال گذشته با وجود علائم به زبان انگلیسی، مغازه های پذیرای توریست ها، و انواع هتل ها و مینی هتل ها حال و هوای توریستی به خود گرفته است. هزاران رستوران و کافه انواع غذای کلاسیک روسی را سرو می کنند. کلوب ها و بارها هر شب به راه بوده و میتوانید از کنسرت فولکلوریک تا جاز و رگا لذت ببرید.
این شهر کوچک بنظر می رسد، اما گول آن را نخورید: حدود پنج میلیون نفر در سن پترزبورگ زندگی می کنند، که اغلب آنها در آپارتمانهای دولتی دور از مرکز شهر زندگی می کنند. این مناطق از طریق وسایل حمل و نقل عمومی به مرکز شهر مرتبط می شوند. این جمعیت کاملا یکدست است بخش اعظم آنها اسلاو هستند، و تعداد کمی از جمهوری شوروی سابق. مردم به سبک اروپایی و مدرن لباس می پوشند، و هنوز در برخی از ساکنین بومی حس آریستوکرات وجود دارد.
هر یک ازین نام ها به شهرت رسیدند که در این شهر زندگی می کردند:موسیقی دان مشهور چایکوفسکی ( نابغه عالم موسیقی)، پوشکین شاعر نامدار روس، لومانوسوف مخترع سرامیک و مواد کریستالی، پوپوف مخترع ارتباطات رادیویی، تورگنیف و لرمانتوف از نابغه های شعر روس، نیکوراسوف شاعر
چایکوفسکی موسیقی دان مشهور
صنعت کشتی سازی و شرکت های حمل و نقل دریایی، داروسازی و پتروشیمی، ساخت تجهیزات نظامی و برق و الترونیک از مهمترین صنایع سن پترزبورگ می باشد.
یکی از بزرگترین ضرابخانه های دنیا در این شهر قرار دارد، که سکه ها مدال و نشان های روس در آن ضرب می شود. شرکت تویوتا و جنرال موتور و نیسان کارخانه هایی در این شهر احداث کردند. که باعث پیشرفت صنعت خودروسازی سن پترزبورگ شده است.
اهالی سن پترزبورگ افسوس این را می خورند که یک شهر سلطنتی با بودجه شهرستانی دارند، با اینکه در شهر و اطراف آن تولید صنعتی بسیاری وجود دارد، مسکو بیشترین سهم نفت دلار کشور، یا به عبارتی تامین اقتصاد کشور را به خود اختصاص داده است. سن پترزبورگ هنوز در حال گذار است. هنوز نمای خانه های کوچه های باریک باید رنگ شوند، مغازه ها زیادند اما بازار خرید هنوز مانند پاریس و لندن نیست، و برخی از موزه های ملوانان جوان در اورورا قدیمیتر بوی نا میدهند و به سبک قدیمی هستند.
اقتصاد سن پترزبورگ (کشتیرانی)
اما همین ها حال و هوای خاصی به شهر دادهاند: گوشه و کنار سن پترزبورگ هنوز با گذر زمان دست نخورده باقی ماندهاند و شما میتوانید به گذشته بخزید، به قرون بدون اتومبیل و آسانسور و نئون، بعد از چند روز اقامت در سن پترزبورگ حتماً طلسم آن خواهید شد.
متروی سن پترزبورگ یکی از عمیق ترین متروهای جهان می باشد. که در عمق ۶۰ متری زمین و زیر رودخانه نوا امتداد دارد. و ۱۰۲ کیلومتر طول و ۵۸ ایستگاه روزانه ۴ میلیون نفر جابه جا می کند.
در فروشگاه های موجود در این شهر به دلیل گستردگی و تنوع زیاد و قیمت های مناسب یکی از بهترین مکان ها برای خرید سوغاتی در کشور روسیه است. که بیشتر محصولات آن شامل: محصولات فصلی، محصولات کریسمس، کارت پستال، زیورآلات، دکوراسیون، نقاشی ها و سرامیک هایی تزیینی است.
مراکز فروش سنتی در فضای باز و خرده فروشان( دست فروشان) در این شهر فراوان هستند. که کیفیت کالاهای آنها تضمین شده می باشد. به دلیل اینکه مراکز خرید زیاد و گوناگون در سن پترزبورگ قرار دارد. گردشگران به جای اینکه از فروشگاه های مسکو خرید کنند ترجیح می دهند در سن پترزبورگ سوغات تهیه کنند.
صنایع دستی سن پترزبورگ
حکومت کشور روسیه بر اساس نظام فدرالی و بر پایه قانون اساسی و جمهوریت می باشد. قدرت سیاسی کشور در دستان ریاست جمهوری، مجمع فدرال، دولت و قوه قضائیه می باشد.
گردهمایی ها و مجالس سیاسی زیادی در این شهر برگزار می شود. که در این جلسه های تخصصی مقامات ارشد کشورها، سازمان های بین المللی و شخصیت های مهم شرکت می کنند.برای مثال اتحادیه بین مجالس(ipu) که بازوی پارلمانی سازمان ملل متحد است و بیش از ۱۰۰ رئیس پارلمان در آن حضور دارند. نمایندگان شرکت کننده به تبادل نظر پرداخته و قطعنامه صادر می کنند.
در دوران شوروی، سن پترزبورگ بدلیل بی اهمیتی رهبران آن آسیب بسیاری دید. از یک سو، در آن هیچ بازسازی ای صورت نگرفت و از سوی دیگر، برای سر پا نگه داشتن آن هیچ سرمایه گذاری ای نشد. با پایان یافتن دوران شوروی و در سالهای اول فدراسیون جدید روسیه، سن پترزبورگ به یک شهر کثیف و بی قواره تبدیل شد.
حتی طلاکاری های روی گنبدها و مناره ها محو شدند. اما تحت حکومت پرانرژی والنتین ماتوینکو، این شهر دوباره رونق خود را بدست آورد. و برای ۳۰۰امین سالگرد این شهر در سال ۲۰۰۳ و اجلاس G-۸ در ۲۰۰۶، سرمایه گذاری بسیاری در این شهر شد که کاملاً چهره آن را تغییر داد.
تاریخ سن پترزبورگ کوتاه و تنها بیش از ۳۰۰ سال است. در آن دوران این شهر باشکوه از میان باتلاق ها سربرآورد، بدلیل حمله ارتش ها تا مرز نابودی پیش رفت، بدست خود مردمانش غارت شد، و سپس در سرازیری سقوط افتاد و بار دیگر دوباره به شکل یک مرکز بزرگ هنر، زیبایی و فرهنگ شکوفا شد.
روسیه قبل از پتر کبیر
امپراطوری روسیه به تدریج از قرن ۹ شکل گرفت. روسیه که تنها دولت جانشین کیوان روس بود، ابتدا ترکیبی از شهر ایالت های تحت حکومت شاهزاده ها بود. تاتارها (که در غرب به آنها مغول می گویند) در قرن ۱۳ به آن حمله کرده و حدود ۲۰ سال بر آن فرمان راندند، ایالتی که بدون هرگونه تماسی با قدرتهای اروپایی با گرفت. مسکو پس از شکست تاتارها بسیاری از شهر ایالتهای اطراف را حول محور خود جمع کرد. این ایالت جدید روسیه با کلیسای ارتودکس روسیه رابطه تنگاتنگی داشت. کلیسای ارتودکس روسیه خود را جانشین «کلیسای سقوط کرده» روم و کنستانتین پل میدانست.
بدنبال یک دوره آشوب که دوران مشکلات پس از پایان حاکمیت آن زمان نامیده می شود، یک سلسله جدید در سال ۱۶۱۳ پدیدار شد و میخاییل رومانف به تخت پادشاهی نشست. روسیه تحت حکومت رومانف اول در مسکو پایتخت بزرگ دوران، شکوفایی را پشت سر گذاشت و از نظر ظاهر و عادات بیشتر حال و هوای شرقی داشت.
نماد ارتودکس روسیه
شهر پتر
سپس رومانفی به سلطنت رسید که بعدها پتر کبیر نام گرفت. پیتر که با ترس از شورشیانی که خانواده او را قتل عام کرده بودند، بخش اعظم عمر خود را در حومه پایتخت سپری کرد. او که مردی ۲ متری با قدرت بسیار و شور و اشتیاق ذهنی بود، با نام مستعار برای تحصیل درباره صنایع دستی، هنر، و وضعیت کشورهای همسایه راهی اروپا شد. او پس از سرکوب چند شورش خود را امپراطور نامید و برای به روز کردن روسیه با تمدن اروپا چند مجموعه اقدامات اصلاحی در پیش گرفت. او در سال ۱۷۰۰ با سوئد اعلام جنگ کرد.
سوئد در آن دوران کنترل بخش اعظمی از منطقه دریای بالتیک را در دست داشت، روسیه در سال ۱۷۰۳ کنترل کل رودخانه نوا را بدست گرفت، و پیتر بندر جدیدی تأسیس کرد که آن را سنت پیتر بورخ. به سبک هلندی و با الهام از سنت حامی او، نامید. پیتر برای یک شهر کاملاً نقشه دار، با خیابانهایی در یک شبکه منظم و معماری شهری حول میدان ها و باغ ها برنامه ریزی کرده بود. این شهر باید یک شهر غربی در مقابل مسکو شرقی با خیابانهای اطراف قلعه کرملین در مرکز تبدیل می شد. شرایط در طول ساخت بسیار دشوار بود نزدیک به ۱۰۰٫۰۰۰ کارگر بدلیل تب و بیماری در زمین های باتلاقی جان خود را از دست دادند.
افسانه
در افسانهای آمده است که وقتی پایه قصر پیتر و پل را می گذاشتند، عقابی در آسمان اوج گرفت، که نماد تایید خدایی است.
دربار برای ادامه کار مردد ماند، اما پیتر اصرار کرد، و او در سال ۱۷۱۲ هزار خانواده سلطنتی پانصد خانواده بازرگان را مجبور کرد که به شمال نقل مکان کنند. در زمان مرگ پیتر در ۱۷۲۵ جمعیت این شهر به ۴۰٫۰۰۰ نفر رسیده بود.
بنای یادبود پیتر بزرگ در قلعه سنت مایکل در سن پترزبورگ، روسیه
عصر امپراتریس ها
پس از مرگ پیتر، همسرش کاترین و سپس نوه اش پیتر شورش کرده و دربار را به مسکو بازگرداندند. اما امپراتریس آنا (حکومت از ۴۰-۱۷۳۰) به دربار سن پترزبورگ بازگشت، بارتولومئو راسترلی را بعنوان معمار دربار استخدام کرده و کار روی قصرهای باشکوه و باروک روسی را آغاز کرد. آنا و جانشین او، امپراتریس الیزابت حکومت از ۶۲-۱۷۴۱) عاشقان رقص باله و زیبایی بودند. در دوران الیزابت ساخت قصر زمستانی، صومعه اسمولتی و قصر کاترین آغاز و پتروف بازسازی شدr
قصر یخ آنا
در طول سال های اول دربار سن پترزبورگ امپراطورها و امپراتریس ها «ژوکر درباره داشتند که اغلب کسانی بودند که که حاکم را تاراخت. یا از قانون سرپیچی کرده بودند در دوره امپراتریس آنله شاهزاده میخائیل کالینتسین با یک زن ایتالیایی ازدواج کرده و به مذهب کاتولیک درآمد. امپراتریسین خشمگین این ازدواج را غیرقانونی خوانده و شاهزاده را بعنوان یکی از ژوگرهای در پار منصوب کرد. او برای خنده تصمیم گرفت تا خدمتکار خود را به ازدواج شاهزاده در آورد و برای آنها در کنار قصر زمستانی و روی رودخانه نوا یک قصر ماه عسل بسازد. این قصر با ۱۷ متر طول و ۵ متر عرض از تکه های یخ ساخته شده و همه چیز داخل آن از مبلمان، ساعت گل گلدانها و حتی کارت پازی روی میزء یخی بودند و تمام قصر با هزاران شمع در جانشمنی های یخی روشن می شد. این زوج بینوا تمام شب عروسی را تا صبح در این قصر روی رودخانه یخی در فوریه و مارس ۱۷۴۰ گذراندند. یک نمونه از این قصر از یخ در میدان پالاس در سال ۲۰۰۶ ساخته شد و البته هیچکس مجبور نبود، با اجازه نداشت. تمام شب را در آن سپری کند.
کاترین دوم به کاترین کبیر (۹۶-۱۷۶۲) شهرت یافت. او که همسر آلمانی پیتر سوم بود، با یک کودتا حکومت کوتاه همسرش را به پایان رساند و خود بر تخت نشست. او بدلیل ارتباط با ولتایر و انجام چند اصلاح اساسی به لیبرال بودن شهرت داشت. همچنین بسیار سلطنت طلب بوده و شورش رعیت ها را سرکوب و بدنبال گسترش امپراطوری روسیه بود. خوش گذرانی های او در پایتخت باعث ورود نئوکلاسیزم در این شهر شد، و او آرمیتاژ Little and Old، تئاتر آرمیتاژ و قصر ماربل، و نیز مجسمه سوارکار برنزی از پتر کبیر را ساخت. سن پترزبورگ در دوران این امپراتریس ها دیگر سراب تجمل در زمینهای بکر نبود، و به همان پایتخت بزرگی تبدیل می شد که پیتر آرزوی آن را داشت.
کاترین کبیر
بسوی اصلاح
وقتی کاترین از دنیا رفت، پسرش پل مدت زمان کوتاهی(۱۸۰۱-۱۷۹۶) حکومت کرد تا اینکه در کودتایی در قصر در یسترش کشته شد. پسرش الکساندر به حکومت رسید. کل قرن ۱۹ دوران حکومت تزارهایی بود که الکساندر و نیکلاس نام داشتند. که همگی بسوی دموکراسی مدرن حرکت می کرند. هر کدام از آنها قصرها و کاتدرال ها، میدانها و عمارت های جدید ساختند، و سبک و سیاق خود را وارد شهر پیتر کردند. با پایان رسیدن این قرن، سن پترزبورگ یک شهر پرشور و مملو از هنرمندان، شعرا، دانشمندان و محققان، و نیز جمعیت روزافزون بازرگانان و صنعتگران و نیز خیل کارگران بود.
الکساندر اول (حکومت از ۲۵-۱۸۰۱) بعنوان یک اصلاحگر میانهرو کار خود را آغاز کرد، اما با گذر زمان بیشتر محافظه کار شد. روسیه در این دوران مورد حمله ارتش فرانسه با رهبری ناپلئون قرار گرفت، و پیش از آنکه عقب نشینی کند، کرملین را از دست داد. در طول حکومت الکساندر اول، ساختمان ستاد کل فرماندهی و ستون الکساندر، که به یادبود پیروزی سخت بر ناپلئون بنا شده بودند، نماد معماری میدان پالاس را تکمیل کردند. همچنین الکساندر اول دوباره استرلکا را دوباره طراحی کرده و ساختمان بورس اوراق بهادار و ستون های روسترال را اضافه کرد.
دوره برادرش نیکلاس اول (۵-۱۸۲۵) برای شورش دسمبریست شهرت دارد یک گروه از روشنفکران که خواستار قانون اساسی بودند به اسم الحاد اعدام با تبعید شدند. نیکلاس اول از معمار محبوب خود، کارلو روسی، خواست تا ساختمانهای سنا و پلوشاد الکساندرینسکایالا (اوستروفسکوف فعلی)، یکی از زیباترین میادین این شهر را بسازد.
تاریخ سن پترزبورگ (نقاشی قدیمی از شهر)
همچنین او دستور ساخت اولین راه آهن (در ۱۸۳۷، میان این شهر و زارسکو سلو) و اولین پل دائمی روی نوا را داد. الکساندر دوم (۸۱-۱۸۵۵) «تزار لیبرال» بود که رعایا را آزاد کرده و چند اصلاح اساسی انجام داد. اما آزادی رعایا و صنعتی سازی هزاران فقیر را بسوی این شهر روانه کرد. خانه های استیجاری برای اسکان آنها ساخته شدند، و آپارتمانها برای جای دادن جمعیت طبقه متوسط بالا رفتند.
هنر شکوفا شد، اما نابرابری اجتماعی هر روز بدتر می شد. این تزار روشنفکر در مقابل شروع شورشها ایستاد. اما با یک بمب کشته شد. پسرش، الکساندر سوم (حکومت از ۹۴-۱۸۸۱) مدت زیادی حکومت نکرد و دوران او بیشتر به محافظه کاری سپری شد. وقتی او ناگهان در سال ۱۸۹۴ مرد، پسرش نیکلاس سوم را به تخت نشاندند، او مردی مهربان و آرام بود که برای حاکمیت بر تاریخ آمادگی نداشت.
در سال ۱۹۰۴ جنگ پیروزمندانه و کوتاه با ژاپن در نهایت باعث تخریب نیروی دریایی روسیه شد، و او در سال ۱۹۰۵ بصورت ضمنی دستور قتل عام تظاهر کنندگان صلح طلب در یکشنبه خونین» را داد. او تمام مدت با خانواده خود بر سر جانشینی در تقلا بود. او در حالی وارد قرن جدید شد که هیچ کاری برای آرامش اوضاع نکرده بود و حتی وضعیت وخیم تر هم می شد.
گریکوری راسپوتین
وقتی مشخص شد که الکسی، پسر و وارث نیکلاس دوم، به هموفیلی مبتلاست، امپراتریس الکساندرای ناامید به گریگوری راسپوتین روی آورد. راسپوتین که یک رعیت سیبریایی بود که مدعی شد که معجزه گر است. او تا حدی توانست درد الکسی را آرام کند و امپراتریس تحت تأثیر او قرار گرفت. یکی از مشاوران تزار در نامه ای نوشت: «همسر او بر کشور حکومت می کرد و راسپوتین بر او. بر راسپوتین وحی می شد، امپراتریس فرمان می داد، و تزار اطاعت می کرد.» در نهایت گروهی از نجیب زادگان در ۱۹۱۶ راسپوتین را به قتل رساندند.
گریگوری راسپوتین
در حالیکه بنظر می رسید که امپراطوری در حال سقوط است، این شهر همچنان با عمارات و آپارتمانهای مدرن با تلفیقی از هنر باروک و کلاسیک در حال پیشرفت بود
در آگوست ۱۹۱۴، در حالیکه روسیه با آلمان در جنگ بود، نیکلاس دوم دستور داد تا نام این شهر به پتروگراد روسی تغییر کند. (گراد در زبان روسی کهن به معنی شهر است). چند روز پس از مرگ لنین در ۱۹۲۴، این نام به لنینگراد تغییر کرد. در ۱۹۹۱ ساکنین به نام اولیه این شهر رأی دادند، البته وقتی حرف بر سر روزهای جنگ باشد به یاد آنهایی که تحت نام لنینگراد جان خود را دادند، از این نام استفاده می شود. خود ساکنین این شهر را «پیتر» می نامند.
انقلاب
وقتی روسیه در ۱۹۱۴ وارد جنگ جهانی اول شده و خسارات بسیاری بر آن وارد شد، فقر و درماندگی مردم را کی طاقت کرد. در مارس ۱۹۱۷ نیکلاس دوم، آخرین تزار روسیه، کنار گذاشته شد و دولت موقت بر سر کار آمد. ولادیمیر لنین انقلابی توانست از این آشوب و نارضایتی استفاده کند، او و رفقایش در آوریل ۱۹۱۷ وارد ایستگاه فنلاند شده و برای کارگران شورشی این ایستگاه سخنرانی کوتاهی کردند. لنین و بلشویک ها به هر طریقی برای به قدرت رسیدن در اتحادیه کارگران در مقابل دولت موقت تلاش کردند. آنها در شب ۲۵ اکتبر ۱۹۱۷ دست به کودتا زدند. کشتی جنگی اورورا با یک شلیک هوایی اعلام آغاز کودتا کرد. سربازان آنها ایستگاههای راه آهن استراتژیک، دفاتر پست، بانکها و پل ها را گرفته، و در نهایت دولت موقت را از قصر زمستانی بیرون کردند. در طی این جریان تنها چند گلوله شلیک شد. در ابتدا بقیه کشور چیز زیادی درباره آنچه روی داده نمی دانستند.
بولشویک هایی که به قدرت رسیدند. در سال ۱۹۱۸ پایتخت را به مسکو تغییر دادند تا امنیت بیشتری داشته باشند.
این کودتا به جنگ داخلی تبدیل شد، که تا ۱۹۲۲ ادامه یافت. سال اول سن پترزبورگ در دوران اتحادیه مملو از تلخی فقر، قحطی و خشونت بود. اولین آشوب ها به راه افتاده و بعدها از آن بعنوان ابزار سرکوب استفاده شد. تزار، خانواده و اقوامش در ۱۹۱۸ کشته شدند. خانه های خصوصی به آپارتمانهای گروهی تبدیل شد؛ قصرها و عمارات دفاتر دولتی اعلام شده یا به موزه تبدیل شدند. کلیساها ویران شده یا به شکل خوابگاه، انبار یا دفاتر اداری در آمدند. مردم بسیاری گریختند. در ۱۹۱۵ این شهر بیش از ۲ میلیون نفر جمعیت داشت که در ۱۹۲۰ به کمتر از ۸۰۰،۰۰۰ نفر رسیده بود، شهر هنر اصالت خود را از دست داد. تخبگان مهاجرت کردند، از گرسنگی مردند، و با سانسور و روشهای دیگر زندان، تبعید با اعدام آنها را خفه کرد. این شهر از نظر اقتصادی در دهه ۱۹۳۰ شکوفا شد، و در آن زمان استالین اقدام صنعتی سازی را آغاز کرده و تصمیم گرفت مرکز را به جنوب شهر منتقل کند. او کار روی بنای عظیم دفتر دولت اتحادیه را شروع کرد که قرار بود قلب شهر لنینگراد باشد.
سن پترزبورگ در جنگ جهانی
اما این رونق اقتصادی با پاکسازی حزب، ارتش و نخبگان صنعتی همراه بود تا کشور از شر «عناصر ضد اتحادیه» خلاص شود. در حالیکه هنوز این رقم مورد بحث قرار دارد، مشخص شده که حداقل ۱ میلیون نفر در این سرکوب ها کشته شدند که رهبران ارشد نظامی در میان آنها بودند.
جنگ جهانی دوم
نبود بهترین رهبران ارتش یکی از دلایل عدم آمادگی در مقابل نیروهای هیتلر در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ بود. ارتش نازی از غرب کشور وارد شده و تا سپتامبر به نزدیکی لنینگراد رسید. بخش اعظم گنجینه های موزه های این شهر جمع آوری و با قطار به شرق منتقل شدند و هر آنچه قابل انتقال نبود دفن یا پنهان شدند. آلمان ها ۹۰۰ روز، از ۸ سپتامبر ۱۹۴۱ تا ۲۷ ژانویه ۱۹۴۴ شهر را محاصره و بی وقفه آن را بمباران کردند. اسناد محرمانه فاش شده پس از جنگ نشان داد که هدف ورماخت نابودی تمام مردم شهر بود. در یکی از آنها آمده است: «فورر مصمم است تا شهر پترزبورگ را از صحنه روزگار محو کند.» هیتلر برنامه داشت تا سال نوی ۱۹۴۲ را در قصرهای سلطنتی جشن بگیرد و حتی کارت های دعوت به هتل آستوریا را چاپ کرده بود. در طول آن زمستان، بمباران پیوسته باعث قطع شدن راه تامین مواد غذایی شد، و جیره روزانه هر کارگر به ۴۰۰ گرم نان و جیره یک زن با کودک به ۲۰۰ گرم نان کاهش یافت.
ویرانی های جنگ جهانی سن پترزبورگ
با ادامه زمستان، این جیره تا ۲۵۰ و ۱۲۵ گرم نیز کاهش یافت. با باز شدن جاده زندگی از میان دریاچه یخ زده لادوگا، اوضاع کمی بهتر شد اما غذا زمانی رسید که محاصره در ۱۹۴۴ در هم شکست. تا آن زمان بخش اعظم شهر ویران شده بود، قصرها غارت شده و با آتش به خاکستر تبدیل شده بودند. بیش از ۱ میلیون نفر جان خود را از دست دادند، اما ارتش آلمان هرگز نتوانست وارد شهر شود
سقوط اتحادیه شوروی
این شهر پس از جنگ بازسازی شد، اما در تمام اواخر دوران اتحادیه، وضعیت عجیبی داشت، یک پایتخت فرهنگی و برابر با مسکو با خدماتی در سطح استان تولا، عجیب نیست که وقتی میخائیل گورباچف در ۱۹۸۵ به قدرت رسید و سیاستهای آزاد سازی و بازسازی خود را برای کمک به پیشرفت و احیای اقتصادی مطرح کرد، سن پترزبورگ به یکی از قدرتمندترین مراکز اعمال اصلاحات تبدیل شد. وقتی در آگوست ۱۹۹۱ گروهی در دولت اتحادیه کودتایی ترتیب دادند، رهبری و مردم این شهر مصمم شدند تا از حقوق خود دفاع کنند.
کارخانه کیروف با مرکز مقاومت با رهبری بوریس یلتسین در مسکو از طریق فکس ارتباط برقرار میکرد، سوبچاگ شهردار آناتولی در تلویزیون محلی کمیته وضعیت اضطراری (سازمان دهنده کودتا) را به چالش کشید، رانندگان تاکسی از رادیوهای خود برای انتقال اطلاعات درباره اعزام احتمالی نیروها استفاده می کردند، و حدود ۲۰۰٫۰۰۰ نفر به میدان پالاس سرازیر شدند. هیچ نیرویی وارد شهر نشد. در پایان روز سوم، این شهر و کل کشور گذشته اتحادیه خود را پشت سر گذاشته بودند. در پایان ۱۹۹۱ اتحادیه شوروی فرو پاشید و پرچم سه رنگ فدراسیون روسیه برای اولین بار پس از ۷۰ سال بر بالای مناره های این شهر به اهتزاز درآمد.
این شهر همانند بقیه کشور به دلیل بحران های اقتصادی دهه ۹۰ آسیب بسیاری دید، زیرا رهبران در تلاش بودند تا سیستم قدیمی را کنار گذاشته و کاپیتالیسم را پایه گذاری کنند و در عین حال با نیروهای قدیمی و مشتاق به بازگشت اوضاع قبلی می جنگیدند، تورم بیش از اندازه، کاهش ارزش روبل و بدهی های دولت در ۱۹۹۸ پس انداز مردم را از میان برد. نبود یک سیستم مدرن قانونی و بانکداری مانع از رشد کسب و کارهای جدید می شد. سن پترزبورگ نتوانست از مزایای اقتصادی تغییر اقتصادی پس از شوروی بهره مند شود؛ بلکه گروه خلافکاران جای تجار را گرفته و قصرها و موزه های زیبای آن مخرویه شدند.
وقتی ولادیمیر پوتین بعد از استعفای بوریس یلتسین در سال ۲۰۰۰ به قدرت رسیده بالاخره این شهر رونق گرفت. پوتین که بومی سن پترزبورگ بود سیل سرمایه ها را روانه این شهر کرد. افزایش سرمایه گذاری های داخلی و خارجی و برنامه های انتقال مجلس به ساختمان ستای قبلی شهر باعث شد تا سن پترزبورگ بتواند ویرانی های یک قرن گذشته را بازسازی کرده و زندگی دوباره، کسب و کار و هنر را به این پایتخت شمالی باز آورد.
عروسک های روسی
شاخصه های تاریخی
۱۷۰۳: پتر کبیر سن پترزبورگ را تأسیس می کند.
۱۷۱۲: دربار سلطنتی به این شهر منتقل می شود.
۱۷۲۵: کاترین اول پس از مرگ پیتر پایتخت را به مسکو باز می گرداند.
۱۷۳۰: امپراتریس آنا پایتخت را به سن پترزبورگ باز می گرداند.
۱۷۵۴: راسترلی ساخت قصر زمستانی را آغاز می کند.
۱۷۵۷: آکادمی هنر تأسیس می شود.
۱۷۶۲: کاترین دوم ( کبیر) حکومت خود را آغاز می کند.
۱۸۰۱: پل، پسر کاترین دوم به قتل رسید و الکساندر اول به تخت می نشیند.
۱۸۱۲: ارتش ناپلئون به روسیه حمله کرده و گرملین را می گیرد.
۱۸۱۸: ساخت کاتدرال سنت اسحاق آغاز می شود.
۱۸۲۵: شورش دسمبریست.
۱۸۵۱: خط آهن میان مسکو و سن پترزبورگ افتتاح می شود.
۱۸۵۵: الکساندر دوم به سلطنت می رسد.
۱۸۵۸: کاتدرال سنت اسحاق کامل می شود.
۱۸۶۱: آزادی رعایا۔ ۱۸۸۸، الکساندر دوم به قتل رسیده و الکساندر سوم به سلطنت می رسد.
۱۸۹۴ : نیکلاس دوم به سلطنت می رسد.
۱۹۰۴-۵: جنگ روسیه و ژاپن.
۱۹۹۳: سیصدمین سالگرد سلسله رومانف.
۱۹۱۴: روسیه وارد جنگ جهانی اول شده و این شهر پتروگراد نام گرفت.
۱۹۱۷: در فوریه تزار برکنار شده در اکتبر بولشویک ها بر علیه دولت موقت کودتا کردند.
۱۹۱۸: پایتخت به مسکو منتقل شد. خانواده سلطنتی در یکاترینبورگ کشته شدند.
۱۹۲۲: با تشکیل USSR جنگ داخلی به پایان رسید.
۱۹۲۴: لنین مرد و این شهر لنینگراد نام گرفت.
۱۹۴۱-۴: محاصره ۹۰۰ روزه لنینگراد در طول جنگ جهانی دوم.
۱۹۹۱: اتحادیه جماهیر شوروی فرو پاشیده و این شهر دوباره سن پترزبورگ نام گرفت.
۱۹۹۹: بوریس یلتسین، اولین رئیس جمهور روسیه در ۳۱ دسامبر استعفا داد.
۲۰۰۰: ولادیمیر پوتین، فرزند سن پترزبورگ، به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
۲۰۰۳: این شهر سیصدمین سالگرد خود را جشن گرفت.
۲۰۰۷: پلیس دهها نفر را در اعتراض به متهم کردن پوتین به سرکوب دموکراسی دستگیر کرد.
آژانس مسافرتی شمیران گشت
تلفن تماس: ۲۶۲۰۶۳۵۷ ۲۶۲۰۶۴۷۹
آدرس آژانس : در گوگل بنویسید آژانس شمیران گشت
این مطلب چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن به آن روی ستاره ها کلیک کنید!
میانگین امتیاز 1 / 5. تعداد آرا: 1
تاکنون رأی داده نشده ! اولین کسی باشید که این مطلب را ارزیابی می کنید
0 Comments
امتیاز بینندگان:۱ ستاره