فهرست مطالب
مسکو با برخورداری از مراکز خرید، روشنای نئون، ساختمانهای نسبتاً مدرن، کافه ها و جمعیتی جوان و امروزی یکی از پایتختهای توسعه یافته اروپا است. این شهر مجموعهای حیرت انگیز از هنرها را در خود جای داده است. در مسکو عمارتهای سنتی گچی در کنار شاهکارهای هنری جدید قرار گرفته است، و در طول خیابانهای بلوکهای ساختمانی زاویه داره املاک مسکونی شوروی و ادارات مدرن شیشهای در کنار هم به چشم میخورد. بازدیدکنندگان در این جا می توانند باشکوهترین آثار هنری جهان، و کلیساهایی که گنبدهایشان تا اوج آسمان بالا رفته و به زیبایی تمام نگهداری شدهاند را تماشا کنند. در کنار این مناظر، در خیابانهای شهری نوجوانان با اسکیتهای شان مشغول بازی و یا با تلفنهای همراهشان در حال مکالمه هستند، و تجار و بازاریان نیز در کافی شاپهای ژاپنی مشغول صرف نهار میباشند.
۱۷۰۷۵/۴ هزار کیلومتر مربع متعلق به خاک روسیه است. که بزرگترین کشور دنیا صفت این کشور باشد. جنگل های روسیه حدود دو سوم از خاک این کشور را تشکیل می دهند. که تأثیر زیادی در آب و هوای روسیه دارد. بیشتر مناطق روسیه زمستان هایی طولانی و سرد دارد. البته آب و هوای این کشور در مناطق مختلف، متفاوت است.
مسکو در غرب روسیه ودر حاشیه رودخانه موسکو قرار دارد. که زیبایی این شهر را صد چندان کرده،حدود ۴۹ پل بر روی این رودخانه در این شهر قرار دارد. در مسکو رودهای دیگر مثل : یائوزا، مستون و سخودنیا نیز در جریان هستند.مساحت مسکو تقریباً ۲۵۱۱ کیلومتر مربع است.
مسکو و ادین برگ در اطراف یک عرض جغرافیای قرار دارند. زمستانهای مسکو طولانی، اغلب تیره و ابری، برفی و سرد است و گویی تمام شهر در زیر زمین، و در مراکز خرید و ایستگاههای مترو که گرمای مطبوعی را برای مردم فراهم می کنند، حرکت میکنند. تابستان کوتاه و زیبای مسکو، معمولاً گرم و آفتابی است و پارکهای فراوان شهر، میدانها و بلوارها سرشار از انبوه درختان و گلهای برگدار است.
پاییز طلایی این شهر زمان مناسبی برای مسافرانی است که عاشق هنر اند. در فصل پاییز از سپتامبر شروع میشود، یعنی زمانی که گروههای مردم از مسافرت تابستانی باز می گردند. فقط اوایل بهار (ماههای مارس و آوریل) چهره زیبای شهر را نشان نمیدهد، اگرچه فستیوال بهارهی Mastenitsa (هفته گل و لای) قبل از ماه Lent (ماه پرهیز و روزه کاتولیکهای) این کمبود را با شادی درختان بیبرگ، و گل و لای جبران می کند.
جمعیت: طبق آخرین آمار منتشر شده جمعیت روسیه ۱۴۴/۳ میلیون نفر جمعیت است. که شهر مسکو با ۱۳ میلیون نفر پرجمعیت ترین شهر کشور است. رشد نرخ رشد جمعیت هم در این کشور روند نزولی دارد.
آواهایی که در خیابانهای مسکو شنیده میشود به زبان سریلیک و لاتین است. اما تابلوهای موزهها در بعضی موارد به خوبی نگاشته شده است و در اندکی از آنها (و گاهی در زیباترین موزهها معادل انگلیسی تابلوهای راهنما بر روی آنها نوشته نشده و در این موارد توانایی خواندن خط سریلیک به کمک تان خواهد آمد. زبان جدید روسی قواعد نگارشی خود را مدیون دو تن از یونانیان مبلغ مسیحیت به نامهای سیریل و متودیوس در قرن نهم میلادی است.
این دو نفر در صدد ترجمه انجیل به زبان اسلاو برآمدند.. آنها از زبان یونانی به عنوان پایه الفبای خود استفاده کردند و چندین حرف دیگر را نیز خودشان اضافه نمودند تا آواهای جدیدی تولید شود. این زبان، یعنی زبان کلیسای باستان اسلاو هنوز در کلیساها استفاده می شود (البته هر روز نیز در حال تغییر است).
روسیهی سکولار بارها دچار اصلاحات شد و موج کلماتی از زبان های مختلف وارد زبان این کشور شدند. اولین موج، از سوی مغول های تاتاری بود، که در آن هنگام بسیاری از اصطلاحات اداری و اقتصادی را وارد زبان روسی نمودند. پتر کبیر، کلماتی را از زبان آلمانی وام گرفت تا در دادگاه ها و مناصب تطامی استفاده شود. چندی بعد، هنگامی که زبان محاکم دادگستری فرانسوی بود. هزاران لغات و مفاهیم فرانسوی وارد زبان روسی گردید. امروزه زبان انگلیسی تأثیری شدید و به عقیده بسیاری از روسیهای مهلک بر زبان روسی دارد. در نتیجه، زبان روسی سرشار از لغاتی است که مشابه معادل های عربی اند. از کلماتی مانند (ورزش) گرفته تا (کافه) و (نهار خوری).
نژاد: مردم روسیه از اقوام اروسیا هستند که به نژاد اسلاو تعلق دارد. جمعیت بیش از ده میلیونی ساکن مسکو، جمعیتی کاملاً چند ملیتی است و گروههای بزرگی از جمهوری شوروی سابق در آسیای مرکزی و قفقاز را شامل میشود. اگر چه گروههای مهاجر قابل ملاحظهای (مانند چینیها، هندیها، اروپاییها، کرهای ها، و کارگران ساختمانی قفقازی، آسیای مرکزی و ترکیه) در مسکو زندگی می کنند، اما اداره شهرسازی شوروی، هیچ محله نژادی مشخص و مجزای در این شهر ایجاد نکرده است.
دین: حدود ۸۰ درصد از روس ها پیرو مسیحیت ارتدوکس هستند. دین اسلام دومین دین بزرگ در روسیه و مسکو محسوب می شود.
با وجود پایگاه دولتی و مرکز هنر روسی، مسکو شماری از بهترین گروههای باله، موسیقی کلاسیک و تئاتر، و نیز کلوبهای شاداب و بانشاط را داراست، مراکز اصلی شهر، یعنی کرملین و میدان سرخ، و گنبدهای رنگارنگ و درخشان کلیسای سنت باسیل (St Basil) به معرفی کوتاهی نیاز دارند چرا که بسیاری از مردم پیوند نزدیکی با شهر خود ندارند. تولستوی (Tolstoy) گور کی (Gorky) و مایاکوفسکی (Mayakovsky)، چند تن از اسطورههای تاریخی روسیه هستند که امروزه خانههایشان در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد. علاوه بر این، مسکو با چندین دانشگاه و موسسه آموزشی، و نیز جمعیت عظیم دانشجویان بین المللی، اصلیترین مرکز آموزشی روسیه به شمار میآید.
اما هنگامی که شما در محوطه باز یکی از کافی شاپها، با کتار پنجره یکی از رستوران های شهر نشسته اید، اجتماعی از ملیتهای مختلف را مشاهده خواهید کرد: دختران جوان شیک پوشی با چکمه های پاشنه بلند، پیر زنانی با دستمال گردن، نوجوانانی با خالکوبی و موهای رنگ کرده آبی، تاجرانی با کت و شلوارهای اروپایی، کشیشهایی با قباهای سیاه، زنان تاتاری با روسری، و دسته های گردشگران خارجی به ویژه در ماههای فصل تابستان، همگی به طرز حیرت آوری از کنار مجسمههای سنگی پوشیده از یخ در حال عبورند.
خیابانهای اصلی شهر مملو از رستورانها و کافیشاپها است، اما خیابانهای فرعی معمولاً ساکت، و بدون مغازه می باشند. کالاها و خدماتی که این مراکز ارائه می کنند متنوع است و به طور کلی خدمات خیلی خوب است اما در مواردی نیز ممکن است متفاوت یا نامناسب باشد. اگر کمی تحمل داشته باشید، مردمانی با قلبهای گرم و صمیمی را در مسکو پیدا خواهید کرد.
همه این مردم در فروپاشی اقتصادی دهه ۹۰ قرن بیستم، سرمایه های خود را از دست دادند و هنوز نیز بسیاری از آنها در سختی به سر میبرند. البته برخی از کهنسالان عقیده دارند که شرایط در زمان حکومت شوروی سابق بسیار بهتر بود مسلما امروزه زندگی پر مشغله تر شده است. پس شما نیز خود را برای رویارویی با ترافیک سنگین شهر آماده کنید. مقامات شهرداری موفق نشده اند تا افزایش عظیم اتومبیل های شخصی را کنترل کنند
بنابراین خیابان های شهر به پارکینگ تبدیل شدهاند و شما احتمالاً در یکی از مشهورترین ترافیک های دنیا گرفتار خواهید شد و این دلیل خوبی برای استفاده از مترو است. اما هرگاه بازدید کنندگان و یا ساکنین از مشکلات شهر گله می کنند، همه اذعان دارند که مسکو، مانند کل کشور، مسیر پیشرفت صد ساله را تنها در چند سال طی کرده است. البته همه مشکلات برطرف نشده است ولی پیشرفت چشم گیر بوده است.
مسکو پایتخت روسیه موزه های زیادی در خود جای داده است که تعدادی از آنها را نام می بریم:
نام های خانوادگی مردم روسیه نسل به نسل متفاوت است. بنابراین نام خانوادگی خواهر ایوان ایوانف ممکن است اولگا لویواتوا باشد. آنگاه هر شخص یک نام خانوادگی پدری دارد که همان کلمه میانی نام او است و به معنای پسرِ یا دخترِ میباشد. نام هایی مذکر دارای پسوند «ایچ» هستند و نام هایی مونث به «اونا» ختم می شوند. بنابراین اگر خواهران اویوانف که در بالا ذکر شد. فرزندان میخائیل باشند، نام پدری پسر آنها میخائیلوویچ و نام پدری دخترانها میخائیلونا خواهد بود.
شهر مسکو هنوز در حال گسترش است. شهردار محبوب مسکو، Yuri Lohkof، در ۱۹۹۲ انتخاب شد و با حمایت رئیس جمهور روسیه پوتین، به کار خود ادامه داد، وی این پیشرفت ها را تحت نظر داشته است. البته گاهی انتقاداتی در مورد این که اقدامات بسیار سریع صورت می گیرد، وجود دارد. مثلاً برخی می گویند هر روز که یک شهروند مسکو از خواب بر می خیزد مجتمع های ساختمانی جدیدی را می بیند که در روز گذشته خانه های کوچک بودند، و این که مراکز خرید و پارکینگ های زیر زمینی، ساختمان های بالای سر خود را با خطر ریزش مواجه کرده اند، و یا این که هنوز در مراکز دولتی موارد فساد به چشم می خورد. با این حال، بسیاری از بازسازی های انجام شده ضروری بوده است. جالب توجه ترین مسئله، بازسازی کامل بناهای تاریخی است به گونه ای که دروازه رستاخیز(Resurrection Gate) در میدان سرخ، و یا کلیسای مسیح منجی(Christ the Redeemer) و کلیسای Kazan همگی توسط استالین نابود شده بودند تا بلوار های بزرگی در درون شهر ایجاد شود. فضای خالی ایجاد شده در نتیجه فروپاشی نظام کمونیستی در مواردی با فرقه های نوظهور مذهبی پر شده است و شمار افرادی که به کلیسا میروند نیز زیاد شده است. کلیسای سنت باسیل نیز در لیست مکان های استالین برای نابودی وجود داشت، اما به شکل معجزه آسایی جان سالم به در برد. میراث بزرگ خود استالین، آسمان خراش های باشکوه «هفت خواهر» (Seven Sisters) (۵۵- ۱۹۴۷) است که گویی خطی را در آسمان رسیم کردهاند اردک صفحه ۴۵) و یکی از آنها برای دانشگاه شهر ساخته شد، Luzhkov، شهردار مسکو، یکی از طرفداران بزرگ Arab Iscreteli رئیس دانشکده هنر روسی است. کسی که همانند خود Luzhkov فردی با شهامت و خستگی ناپذیر است، از جمله همکاریهای او بنای یادمان پارک پیروزی و مجسمه عظیم پتر کبیر ( Peter the Grea) بر روی رودخانه مسکو است. بنایی که تاکنون مشابه جهانی نداشته است. ضمناً سفری بر روی رودخانه مسکو، یکی از جذاب ترین راههای مشاهده نمای کلی شهر است و این که چگونه تجارت خانهها در تقاطع رودخانههای مسکو و Neglinnaya گسترش یافته اند.
آسمان خراشهای هفت خواهر استالین، در Kotelnicheskaya Naberezhnaya
شهرهای کمی در سراسر جهان می توانند ادعا کنند که سیستم قطارهای زیرزمینی آنها سریع، کار آمد، مطمئن و دارای جاذبه گردشگری لازم می باشد. در ساخت مترو شهر مسکو، که برای به نمایش درآوردن اولین طرح ۵ ساله دولت شوروی در سال ۱۹۳۱ آغاز شد، از فناوری پیشرفته روز استفاده شد تا بدین وسیله از طبقه کارگر تجلیل شود. در مسکو ۱۷۱ ایستگاه مترو وجود دارد و فاصله زمانی هر دو قطار تقریبا دو دقیقه است. در پایین پله برقی های بزرگ ایستگاهها، سالن هایی با سنگ فرش هنرمر یا سنگی، چلچراغ هایی درخشان، موزاییکهای مجسمه ها و سنگ تراشی هایی برجسته ساخته شده است. داخل هر ایستگاه به گونهای نو و متفاوت طراحی شده است، در بسیاری از آنها از تاریخ روسیه با کارگرانی سخت کوش، دهقانانی شاداب، و انقلابیونی قدرتمند تجلیل شده است. در مقابل ایستگاه مایاکوفسکی Mayakovsky)، که در ۱۹۳۸ برنده جایزه بزرگ نمایشگاه جهانی نیویورک گردید، دارای ساختی صاف و براق است، با طاقهای استیلی زیبا این ایستگاه تو ساخته که در روی زمین قرار دارد، دارای سقف موزاییکی درخشانی است که توسط هنرمند آوانگارد، Alexander Denegka طراحی شده است و طرحی از ابرها، هواپیماها و قطعاتی از اشعار ولادیمیر مایاکوفسکی در آن به کار رفته است ایستگاه واقع در Revolyutsiya به سبب مجسمه سازی های بدیع خود معروف همگان است، در حالی که ایستگاه Kievsky، با موزاییکهایی تماشایی خود نواحی حاصل خیز اتحادیه شوروی سابق را به بینندگان نشان می دهد. به منظور بهترین بازدید، یک خط مدور مترو را انتخاب کرده و در هر ایستگاه پیده شوید. برای چنین سفری شما فقط یک بلیط نیاز دارید!
در کلیه فصول سال به ویژه در تابستان دوران بی فعالیتی و سکون مسکو بسیار کم است. تعداد حیرتآوری از مراکز فروش و خدمات به طور ۲۴ ساعته باز هستند و همواره سر و صدای ترافیک و هیاهوی خرید و فروش به گوش میرسد. پایان یک اجرای نمایشی، با آغاز به کار یک کافه همواره در جریان است و مردم بدون وقفه تا سحر در کافی نتها با یکدیگر در ارتباطاند. در برخی نقاط همیشه صدای موسیقی به گوش میرسد که ممکن است صدای گیتاری در یک مهمانی خانوادگی باشد، با موسیقی جاز در یک کافعی پر از دود، و با صدای ساز هنرمندان هنرستانهای موسیقی که مشغول نواختن آثار ویوالدی در یکی از زیرگذرهای شهر هستند. مسکو قطعا شهری متفاوت است و همواره زنده و پرطراوت.
تاریخ مسکو همواره تاریخی پر آشوب بوده است. شهری که از شرق و غرب مورد حمله قرار می گرفته بارها و بارها به آتش کشیده شده، به واسطه انقلاب ها به لرزه در آمده است، در اثر بی توجهی حکام و هوی و هوس آن ها بارها دچار دگرگونی گردیده است، و با این حال پر است از آثار گران بهای هنری و معماری که به طور معجزه آسایی در برابر غارت زمانه و تغییرات اجتماعی و سیاسی دوام آورده اند. منطقه حاصل خیزی که پر است از رودخانه ها، دریاچه ها، مزارع و جنگل ها و امروز مسکو نام گرفته است از قرن پنجم قبل از میلاد مورد سکونت قبایل اسلاو و و اقوام اروپای بوده است. در قرون ۱۰ و ۱۱ میلادی زمانی که شاهزادگان «Kiev» (پایتخت اوکراین کنونی) بر قسمت اعظم اروپای روسیه حکومت می کردند، مسکو به یک منطقه تجارتی کوچک تبدیل گشت.
مستعمرهای در حصار دیوارها نام مسکو اولین بار در متون تاریخی ۱۹۴۷ ذکر گردیده است، هنگامی که Dolgoruky (که به معنای انسان در از دست است)، شاهزاده Suzdal به هم پیمان خود، Syyatoslav, شاهزاده Chernigov چنین نگاشت که: «به نزد من بیا برادر در مسکو»، متون تاریخی اطلاعات زیادی در خصوص اولین دیدار آن دو شاهزاده در اختیار ما قرار نمی دهن.د لکن آنچه مشخص است این است که Yuri Dvlgoruky برای دستیابی به این مستعمره کوچک قلمرو خود را ترک کرد. او آن منطقه را با دیوارهای چوبی محصور کرد و از همین جا منطقه کرملین (Kremlin) مسکو شکل گرفت در طول قرون ابتدای ایجاد مسکو، این شهر امیرنشینی (نوعی دولت شهر) در میان سایر امیرنشین های دنیا بود. بر این دولت شهرها شاهزادگانی حکم می راندند که گاهی اوقات در کنار یکدیگر با دشمن مشترک به جنگ می پرداختند و گاهی نیز بر سر تصاحب زمین و قدرت با یکدیگر درگیر جنگ می شدند. در ۱۲۳۷، مسکو و سایر امیر نشین ها در مقابل مغول های تاتار، سواره نظام تندخوی شرقی، شکست خوردند. امپراطوری مغول در اوج قدرت خود از لهستان تا اقیانوس آرام و از قطب شمال تا خلیج فارس وسعت داشت، بزرگ ترین امپراطوری به لحاظ وسعت اراضی که جهان تاکنون به چشم دیده است. قلمرو غربی حکومت مغول که به چهار امیرنشین (خانات) تقسیم می شد، تحت سلطه ترکان طلای و مغولان تاتاری بود که نزدیک به ۲۵۰ سال بر آن منطقه حکومت کردند.
کرملین معادل روسی قلعه یا دژ می باشد. این کلمه در اصل در معنای محکم ترین نوع چوب برای ساختمان سازی به کار می رفت. در اشعار مسکو را شهر دیوارهای سفید می خوانند، چرا که در قرن ۱۴ دیوار شهر کرملین و پس از آن دیوار اطراف کل شهر سفید رنگ بود.
زنجیر اسارت مغولان از گرده مسکو برداشته شد و میراثی مخلوط بر جای نهاد. در حالی که ترکان طلای با زور از مردم خراج می گرفتند، برای ایالات، حاکم نصب می کردند، و به تاخت و تاز خود ادامه می دادند، آنها نهادهای حکومتی و اقتصادی بسیاری را نیز بنا نهادند و موجب رونق و شکوفای کلیسای ارتدوکس گردیدند. پس از حمله رومی های در قرن که کلیسای مسیحی از Constantinople (نام قدیم استانبول به مسکو و از مسکو به تمام روسیه راه یافت. شاهزاده «Kiev»، ولادیمیر، (۱۰۱۵-۹۵۸) اولین روسی بود که غسل تعمید داده شد. در قرن ۱۱ میلادی کلیسای غربی کاتولیک در روم و کلیسای شرقی کاتولیک در Byzantium به ناچار از هم جدا شدند. هنگامی که Constantinople در ۱۴۵۳ به دست ترکها افتاد، کلیسای ارتدوکس روسیه و مسکو عنوان «کلیسای جامع» را بدست آورد. یکی از تاریخ نگاران نوشته است: «دو امپراطوری روم سقوط کردهاند، ولی روم سوم پابرجا مانده است، و روم چهارم نیز نباید سقوط کند». به عقیده ای که مسکو را همان «روم سوم» می داند هنوز بر افکار سیاسی روسیه گنونی حاکم است در زمان حاکمیت ایوان سوم (ایوان بزرگ بین سال های ۱۵۰۵-۱۴۶۲) و جانشینش، Vasily سوم (۳۳-۱۵۰۵)، دیگر ایالتها نیز تحت حاکمیت مسکو به عنوان محل کلیسای جامع، در آمدند.
این اجتماع ایالتهای روسی از راه اتحاد و غلبه، و تحت پوشش و گاهی قدرت آشکار خانهای مغول بدست آمد.
شاید خانهای مغول پیامدهای این جابجاییها را پیش بینی نمی کردند و یا قادر به حفظ فتوحات خود نبودند. در ۱۴۸۰، ایوان سوم، تبعیت از خان مغول را نپذیرفت، و در ۱۴۹۳ او به عنوان پادشاه تمامی خاک روسیه تاج گذاری کرد. از آنجا که ایوان سوم با دختر آخرین امپراطور بیزانتین (روم شرقی) ازدواج کرده بود، او تصویر عقاب دوسر بیزانتین را به تصویر جورج مقدس که نماد حکومتش بود اضافه گرد نوه او، ایوان پنجم (ایوان بزرگIvan the Great)، خود را «سزار » Caesar) نامید و در ۱۵۴۷ به عنوان پادشاه سرتاسر روسیه تاج گذاری نمود. در ۱۵۵۶، او ترکان طلای را شکست داد.
ایوان بزرگ بسیاری از اولین نهادهای حکومتی روسیه را بنا نهاد و اولین پلیس ویژه خود را با نام «آپریچتیکی» (oprichninki) ایجاد کرد. او هنگامی که خشمگین میشد، پلیس ویژه را به جان هرکسی میانداخت؛ نجیب زادگان شهروندان و تمامی شهرها و روستاها.
او بزرگترین فرزندش و وارثان او را در ۱۵۸۱ به قتل رساند و خود نیز تنها سه سال پس از آنها در گذشت.
دومین فرزند ایوان، Fyodor، که در ۱۵۹۸ از دنیا رفت، هیچ وارثی از خود بر جای نگذاشت. شورای نجیب زادگان، Boris Godunov را به عنوان سزار انتخاب کرد، ولی سراسر دوران حکومت او سرشار از آفت محصولات، قحطی، و آشوب بود. بنابراین لهستانی های به این فکر افتادند تا از بی ثباتی موجود استفاده کنند. آن ها جوانی را که ادعا می کرد نخستین فرزند ایران بزرگ است، برای پادشاهی مطرح کردند. لهستانی های به رهبری این «Dmitry قلابی»، به روسیه حمله کردند و کرملین را به اشغال خود در آوردند. به مدت ۸ سال، روسیه در وضعیت بی قانونی کامل به سر برد و پادشاهان معدودی بر سر کار آمدند (از جمله یک دمیتری جعلی دیگر). مهاجمان، نهایتاً توسط شاهزاده Dmitry Pozharsky، جنگوی داوطلبی که از سوی یکی از تجار گوشت به نام Kuznha Minin، حمایت می شد، شکست خوردند. این دوره از هرج و مرج و بی قانونی در تاریخ روسیه دوران آشوب ( Time of Troubles) نامیده می شود، و از آن زمان به بعد روس ها دریافتند که یک پادشاه قدرتمند، هرچند مستبد، بهتر از بی پادشاهی است.
اولین رومانوفها در ۱۶۱۳ گروهی از نجیب زادگان، کشیش ها، و اشراف درجه دار گرد هم آمدند تا در مورد انتخاب پادشاهی جدید تصمیم گیری نمایند. آن ها جوانی به نام میخائیل رومانف (MikhailRomannov) را برگزیدند. رومانف اولین پادشاه از سلسلهای گردید که تا سال ۱۹۱۷ بر روسیه حکومت کردند. در قرن ۱۷، مسکو از آرامش نسبی برخوردار بود. شهری پر رونق و باشکوه بود و کلیساها، کافه ها و بازارهای مختلفی در آن یافت می شد و شهروندانش مردمان دین داری بودند که محاسن بر صورت، و خفتانهای آراسته به پوستین حیوانات بر تن داشتند. بازار های مسکو پر بود از صدای مسافرانی که به زبان های خارجی صحبت می کردند.
مسکو در ابتدا قلعه کوچکی بود با مجموعه ای از دوایر متحدالمرکز که اطرافش دیوار کشیده شده بود، و مسیرهایی که به ایالات همسایه می رفتند آن را قطع می کردند. اولین دیوارهای کرملین در ۱۱۵۶ توسط شاهزاده Yuri Dolgorucky بنا نهاده شد. در ۱۳۴۰، Ivan Kalita در اطراف شهر دیوارهای محکم تری از چوب بلوط ساخت و آنها را با استفاده از گچ مقاوم سازی کرد. شاهزاده Dinitry Donuskoy، ۲۷ سال بعد دیوار سنگی سفیدی را جایگزین دیوار قبلی نمود ایوان سوم، یا همان ایوان بزرگ معماران ایتالیایی را به مسکو دعوت کرد تا کرملین را گسترش دهند و اطراف آن را با دیوارهای آجری کنگره ای محصور کنند (۹۵ – ۱۴۸۵)، دیواری که تا امروز نیز باقی مانده است. چند سال بعد گودال عمیق و وسیعی در طول دیوارهای کرملین در میدان سوخ (Red Square) حفر شد. ایوان بعدی، ایوان مخوف (Ivan the Terrible)، در سال های میان ۳۸-۱۵۳۵، شهر (Kitay-gorod) سومین شهر محصور با دیوار را ایجاد نمود. در دوران حکومت فرزندش، Fyodor، سومین حلقه دیوارها ساخته شد که امروز بلوار مسیر کمربندی Ring (حلقه) نامیده می شود. در قرن ۱۷ دیوارهای چوبی در اطراف شهر Earthen City، که امروز مسیر کمربندی Garden (بوستان) است، در کنار منازل کوچک بازرگانان و صنعت گرانی که در بیرون از دیوارهای شهر سفید امرار معاش می کردند، ساخته شد. در قرن ۱۸، این دیوارها خراب شد، گودال اطراف شهر پر شد، و رودخانه Neglinnaya به زیر زمین هدایت شد. در ۱۹۳۵، به موجب اولین طرح جامع استالین، خیابان های وسیع تر شد، محله هایی ناهموار ویران شد و خیابان هایی بزرگ جای آنها را گرفت اما ساختار اصلی دایره ای شهر تغییری نکرده است. امروز، سه مسیر کمربندی اصلی اطراف شهر را فرا گرفته است. و یک بزرگراره دایرهای مرز بیرونی شهر را مشخص می کند.
در مسکو زنان روستایی در غرفه های مراکز خرید کار می کردند، اما نجیب زادگان به ندرت در خیابان های دیده می شدند. آنها معمولاً جدا از مردم، در خانه هایشان زندگی می کردند.
پس از آن نوبت یکی دیگر از رومانفها که پتر کبیر (Peter the Great) نامیده می شود، فرا رسیدن پتر کبیر بوسیله یک شورشی که خانوادهاش را به قتل رسانده بود، مجروح، و بیشتر در حومه شهر بزرگ شده بود. مردی تنومند، با قامتی نزدیک به ۲ متر، انرژی پایان ناپذیر، خلاقیت بالا و ذهنی قوی او دورهای با پوشش مبدل به اروپا سفر کرد تا اصول صنعت، هنر، علوم و نهادهای حکومتی همسایگان اروپایی اش را بیاموزد.
پتر کبیر پس از سرکوب چندین شورشی که به تحریک خواهر ناتنی اش، سوفیا (Sophia) شکل گرفته بود، کنترل حکومت روسیه را بدست آورد، به عنوان امپراطور روسیه تاج گذاری کرد و مجموعه ای از اصلاحات را آغاز نمود. اصلاحاتی که روسیه را به سوی سنتهای مترقی تمدن اروپایی رهنمون ساخت و از تأثیر همسایگان آسیایی اش دور نمود. در ۱۷۰۳ او روسیه را از سمت شمال گسترش داده و بندری را در زمینی باتلاقی احداث نمود که رودخانه Neva را در خلیج فنلاند توسعه میداد. در ۱۷۱۲ او به شهر جدید باشکوهش، به نام سنت پترزبورگ (St Petersburg)، حامی مقدس خود رفت و آنجا را پایتخت امپراطوری روسیه اعلام نمود.
در ۱۸۱۲ ارتش بزرگ ناپلئون به مسکو رسید و پس از نبردی بی سرانجام در نزدیکی Boroclino وارد کرملین شد. حاکم شهر دستور داد تا شهر را به آتش بکشند و شهروندان را تخلیه کنند. سه چهارم ساختار های مسکو نابود شد. سرما و گرسنگی ناپلتون را مجبور به تجدید قوا نمود. اما در میانه قرن ۱۹ شهر بازسازی شده مسکو دیگر به کلان شهری تبدیل شده بود که تضاد و چندگانگی در آن دیده می شد: ساختمان های سست و خانه های معمولی، فروشگاههای خارجی منظم، پارکهای عمومی با مناظر بسیار زیبا، کافی شاپ های شلوغ، و رستوران های مجلل.
بزرگترین تاجران جهان شروع به سرمایه گذاری در زمینهای خصوصی و عمومی مسکو نمودند و به حامیان سخاوتمند هنر تبدیل شدند. بسلطه سنت پترزبورگ بر حیات فرهنگی و هنری روسیه به تدریج از بین رفت و گروههای باله، هنرستان موسیقی، اپرا و تئاتر مسکو همسایگان خود و پایتختهای کشورهای اروپایی را که در این هنرها بهترین بودند، به چالش کشیدند.
روسیه درگیر جنگ جهانی اول گردید که ضررهای سنگینی را متحمل شد. فقر شدید درماندگی و محرومیت، مردم روسیه را به ستوه آورد. در فوریه ۱۹۹۷ آخرین سزار، نیکولای دوم (Nicholas II)، از قدرت کناره گیری کرد و حکومت مشروطه جانشین حکومت او گردید. ولادمیر لنین (Vladimi Lenin) و انقلابیونش از این فرصت استفاده کردند و در ۲۵ اکتبر ۱۹۱۷ قدرت را به دست گرفتند، سزار و خانواده اش به قتل رسیدند و لنین در ۱۹۱۸ دوباره مسکو را پایتخت روسیه نمود، اگرچه مسکو در ۱۹۲۲ یعنی زمانی که جنگ داخلی میان سفیدپوستان و رنگین پوستان پایان یافت، به طور رسمی پایتخت اتحاد جماهیر شوروی اعلام شد.
شهر مسکو به تدریج تغییر یافت. خانه های اربابی به ساختمان های حکومتی تبدیل شدند، کلیساها خراب شدند و با به انبارها، موزهها، ادارات و یا خوابگاهها تبدیل گشتند، مالکیت خصوصی فروشگاه ها سلب گردید، و خانه های تک خانواری به آپارتمان های مشترک تبدیل گشت. در دهه سوم قرن بیستم، طرح کلی تغییر شکل مسکو به شهری که امروز ما شاهد آن هستیم، آغاز شد با حمله ارتش هیتلر به اتحاد جماهیر شوروی در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ همه فعالیتها متوقف شد. در طول جنگ جهانی دوم ۲۰ میلیون نفر در روسیه جان باختند و بیشتر ساختار کشاورزی و صنعتی این کشور از بین رفت. البته مسکو به اندازه دیگر شهرهای شوروی از بمباران های صدمه ندید، و بیشتر گنجینه های هنری و تاریخی شهر به شرق منتقل شد. اما هنوز سال ۱۹۵۱ از راه نرسیده بود که بازسازی شهر آغاز گردید.
با تقویت شوروی از طریق قیمت بالای نفت و شکستن موانع علمی در طول چند دهه، اقتصاد شوروی ضروریات اولیه و تا حدی رفاه را برای جامعه فراهم کرد. ذاغه نشینی وجود نداشت و آمار جرائم پایین بود، در آمدها کم بود، اما به همان نسبت قیمتها نیز پایین بود. در دوره Brezhnev پاکسازیها و وحشت موجود در دوران حکومت استالین متوقف شد، و اختلاف نظرهای سیاسی، فکری، و حتی هنری، فرونشست. شهروندان کمی میتوانستند به کشورهای خارجی مسافرت کنند، اما بسیاری از مردم میتوانستند با استفاده از مرخصیهای کاری (با هزینه کارفرما) سفری به سواحل دریای سیاه داشته باشند، نارضایتی از وضع موجود در آشپز خانه های منازل شنیده می شد، ولی هنوز به خیابانها راه نیافته بود.
با روی کار آمدن میخائیل گورباچف (Mikhail Gorbachev) در ۱۹۸۵، شرایط تغییر کرد. گورباچف، مصمم برای احیای اقتصاد رو به تباهی شوروی، طرح سیاست باز (perestroika) و شتاب اقتصادی را ارائه داد. اما سیاستهای او بسیار ضعیف و با تأخیر بودند و به محض این که راههای برای ارزیابی صادقانه نظام حاکم گشوده شد، بی ثباتی افزایش یافت. مردم شوروی خواستار استقلال بودند، زنان خانه دار مواد غذایی میخواستند، جوانان در پی فرصتهای پیشرفت و ارتقا بودند، و کارگران خواستار حقوق منصفانه.
در آگوست ۱۹۹۱ زمانی که گارد سایق سعی کردند گورباچف را عزل نمایند. آنها در پی آن بودند که جلوی انقلاب در حال وقوع دیگری را بگیرند، اما مردم به اندازه کافی در خیابانها حضور یافتند و بسیاری از نیروهای نظامی نیز از مبارزه با تظاهر کنندگان سر باز زدند، تا کودتا با شکست مواجه شود. در این میان، جمهوریهای شوروی سابق اعلام استقلال کردند. در دسامبر ۱۹۹۱ روسای سه جمهوری روسیه، اوکراین، و بلاروس در خارج از Minsk (پایتخت بلاروس) ملاقات کردند تا به طور رسمی تجزیه اتحاد جماهیر شوروی را اعلام کنند. در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ میخائیل گورباچف از ریاست جمهوری اتحاد جماهیر شوروی استعفا داد. عصر همان روز، پرچم سرخ رنگ شوروی از بالای کرملین پایین کشیده شد و پرچم سه رنگ روسیه برافراشته شد.
گذار از یک نظام کمونیستی به یک نظام جدید با اقتصاد سرمایه داری به سادگی صورت نگرفته است. بوریس پلستین (Boris Yelstin)، کشوری ورشکسته و به لحاظ اقتصادی عقب مانده را به ارث برد، که تقریباً هیچ نهاد سیاسی یا قانونی مدرنی در آن وجود نداشت. با این حال قدرت این رئیس جمهور پس از دومین تلاش برای ایجاد کودتای خونین در ۱۹۹۳ تثبیت شد. اما پیشرفت اقتصادی با تورم شدید، بسته شدن کارخانهها و مزارع جمعی، و خصوصی سازی های غیرقانونی همراه بود. مردم در کمتر از یک دهه سه بار سرمایههای خود را از دست دادند. شهروندان، پلستین را مسئول مشکلات موجود میدانستند، و البته عده اندکی هنگامی که او در سال ۱۹۹۹ در شب اولین روز سال جدید از مسئولیت استعفا داد، متأسف شدند.
شهر مدرن ولادیمیر پوتین (Vladimir Putin)، افسر سابق ک.گ، ب (KGB) سازمان اطلاعات شوروی سابق)، در سال ۲۰۰۰ به ریاست جمهوری روسیه انتخاب گردید، و در سال ۲۰۰۴ نیز مجدداً برای دورهای ۴ ساله ریاست دولت را بر عهده گرفت. میزان اقبال عمومی به او همواره بالا بوده است، او به سبب ثبات نسبی و نظمی که در قرن ۲۱ بر کشور حکم فرما ساخت، از اعتبار بالایی نزد مردم برخوردار گشته و خود را از مسئولیت مشکلات پی در پی فساد، جنگ قفقاز، و تروریسم معاف ساخت. با وجود این که پوتین به جهت محدود نمودن آزادی رسانه ای، جلوگیری از چند گانگی سیاسی، و الغاء انتخاب مستقیم فرمانداران و شهرداران، مورد انتقاد است، به موجب برقراری مجدد نظم در کشور از او تمجید میشود اگرچه روسیه و پایتختش مسکو هزینه زیادی را پرداخت، اما یک دوره صدساله تاریخی را تنها در طول دو دهه طی کرد. مسکو با نظارت شهردار خود، یوری لوژکوف (Yuri Luzhikov)، که اولین بار از سوی بوریس یلستین منصوب گشت، به عنوان یک پایتخت اروپای مدرن و پر جنب و جوش، و مرکز فرهنگ، تجارت، و حکومت روسیه مطرح شد.
۱۱۴۷ ذکر نام مسکو در متون تاریخی برای اولین بار.
۱۲۳۷-۴۰ مغولهای به روسیه حمله نموده، مسکو و دیگر شهر را ویران کردند.
۴۸۰ ایوان سوم تبعیت از خانها را نپذیرفت.
۹۵ -۱۴۸۵ ساخت دیوار آجری کنونی در اطراف کرملین.
۱۵۴۷-۵۶ ایوان مخوف ترکان طلای را شکست داد.
۱۶۰۵-۱۳ دوران آشوب ۱۶۱۳ میخائیل رومانف، سزار گشت.
۱۷۱۲ پتر کبیر پایتخت را به سن پترزبورگ انتقال داد.
۱۸۱۲ ارتش ناپلئون وارد مسکو شد.
۱۸۱۴-۱۵ گودال دفاعی در اطراف میدان سرخ، پر گردید.
۱۸۲۵ افتتاح تئاتر Bolshoy
۱۸۶۱ نظام بردهداری منسوخ میشود.
۱۹۰۵ اعتصابات و اعتراضات کارگران.
۱۹۱۷ اعلام حکومت کمونیستی، و انتقال حکومت به مسکو.
۱۹۲۲ اتحاد جماهیر شوروی پایه گذاری می گردد و مسکو پایتخت حکومت اعلام میشود.
۱۹۲۴ مرگ لنین.
۱۹۳۵ گشایش اولین خط مترو.
۱۹۳۵ اولین طرح جامع برای بازسازی مسکو.
۱۹۴۱-۵ جنگ بزرگ میهن پرستانه ۲۰ میلیون روسی کشته میشوند.
۱۹۴۷-۵۳ ساخت آسمان خراشهای «هفت خواهر» لنین.
۱۹۵۳ مرگ استالین.
۱۹۶۱ Yuri Gagarin به عنوان اولین انسان به فضا می رود.
۱۹۸۵ میخائیل گورباچف با طرح سیاست باز رهبر شوروی میشود.
۱۹۹۱ گورباچف از ریاست جمهوری شوروی استعفا میدهد؛ یوریس یلستین به عنوان رئیس جمهور فدراسیون روسیه انتخاب می شود.
۱۹۹۲ پوری لوژکوف شهردار میشود.
۱۹۹۸ بحران اقتصادی.
۱۹۹۹ پوتین به نخست وزیری منصوب میشود، و سال بعد به عنوان رئیس جمهور انتخاب میگردد.
۲۰۰۲ جنگجویان چچن (Chechen) به تئاتر کاخ فرهنگ حمله می کنند.
۲۰۰۴ پوتین مجددا برای دوره ۴ ساله دوم به ریاست جمهوری انتخاب میشود.
<<با شمیران گشت به آسانی ویزای روسیه و ویزای شینگن اخذ نمایید>>
این مطلب چقدر مفید بود؟
برای امتیاز دادن به آن روی ستاره ها کلیک کنید!
میانگین امتیاز 4.7 / 5. تعداد آرا: 7
تاکنون رأی داده نشده ! اولین کسی باشید که این مطلب را ارزیابی می کنید
آژانس مسافرتی شمیران گشت، ارایه دهنده انواع خدمات مسافرتی گردشگری و جهانگردی