چک

در چک به دین عقیده کمی دارند.جغرافیای چک باعث شده رودهای پرآب اروپا، از این کشور سرچشمه بگیرند. اگر به پراگ سفر کنیدمی توانید فرهنگ چک را به خوبی ببینید. سیاست های اتخاذ شده در اقتصاد چک باعث رشد زیاد آن شده است.

چک یکی از موفق ترین اقتصادهای اروپایی با نرخ رشد بالا است پراگ، برنو و آستراوا بزرگترین شهرهای این کشور هستند نرخ جرم پایین و نبود درگیری های بین المللی و داخلی در این کشور باعث شده است این کشور، ششمین کشور امن جهان باشد. اگر شما قصد سفر به کشور چک را دارید و میخواهید ویزای چک را دریافت کنید کافی است به در سایت ما wisa.ir وارد شوید و فرم ویزای چک را پر نمایید.

چک منابع طبیعی و فرهنگی منحصر به فردی را دارد. که باعث شده نقاط فراوان توریستی  در این کشور وجود داشته باشد که حتی در اروپا کم نظیر باشد. حدود ۱۲ مکان تاریخی در چک در فهرست آثار جهانی ثبت شده است. که شاخص ترین آنها شهر پراگ، ملقب به عروس اروپا است. در نظام آموزشی این کشور، در تمامی مقاطع و رشته ها، تحصیل به زبان چکی رایگان میباشد

جغرافیای چک

این کشور از شمال با لهستان، از شمال غربی و غرب با آلمان، از جنوب با اتریش و از شرق با اسلواکی همسایه است. هیچ دریا یا اقیانوسی را در همسایگی خود ندارد.جمهوری چک از نظر موقعیت جغرافیایی تقریبا در مرکز قاره اروپا واقع شده است و حدود ۷۸۸۶۶ کیلومترمربع وسعت دارد.

مناطق مرزی این کشور از دره ها و  کوههای پوشیده از جنگل تشکیل شده است و تنها در جنوب شرق این کشور سرزمین های پست و هموار وجود دارد آب و هوای کشور چک در ناحیه معتدل اروپایی قرار دارد و اختلاف درجه حرارت چندان زیادی ندارد میزان متوسط بارندگی در این کشور ۶۰۰  میلیمتر در سال می باشد.

کشور جمهوری چک که دارای رودخانه های مهم زیادی است که به دریاهای آزاد راه دارندطول کل آبراه‌های قابل کشتیرانی این کشور ۳۰۳ کیلومتر است رودخانه لابه و انشعاب آن، ولتا، جمهوری چک را از طریق بندر هامبورگ به دریای شمال متصل می کند شهر های رودخانه ای به بندر نامیده می شود بسیاری از رودهای مهم اروپایی  ازکوهستانهای ایرن کشور سر چشمه گرفته و در امتداد شمال و جنوب به آبهای آزاد متصل می شود.

جغرافیای انسانی

جمعیت: طبق آخرین سرشماری های انجام شده جمعیت کشور چک حدود ۱۰ میلیون نفر می باشد امید به زندگی برای زنها ۷۶ سال و برای مردان ۶۸ می باشد رشد جمعیت این کشور دو دهم درصد میباشد.

نژاد: حدود ۹۴ درصد از جمعیت این کشور را نژاد چک تشکیل می‌دهد سایر نژاد ها اسلواک، لهستانی، آلمانی، رومانی ها و مجاری ها می باشند.

زبان: زبان مردم این کشور  ریشه در زبان اسلاو دارد دارای دستور زبان و گرامر مشکلی است خط مردم نیز لاتین است که علاوه بر حروف لاتین بعضی حروف اضافی نیز وجود دارد که در دارای تلفظ بسیار مشکل می باشد علاوه بر زبان چکی زبان های آلمانی انگلیسی روسی نیز به عنوان زبان‌های دوم در این کشور رایج است.

دین: آیین کاتولیک بیشترین پیروان را در این کشور دارد اما تعداد کمی از مردم در مراسم مذهبی کلیساها شرکت می کنند و حدود نیمی از مردم عقیده ای به دین الهی ندارند

شهر پراگ پایتخت چک

شهر پراگ پایتخت چک در قلب اروپا شاید اندکی شمالی و غربی تر از آنچه که تصور می شود و در کناره رود «ولتاوا» (که شعبه ای از رود البه است) واقع شده است. این شهر به دلیل موقعیت استراتژیک و نیز زیبایی هایش حایز اهمیت بوده است.

قلب شهر قدیم در میان تپه های هموار آرام گرفته است. برخی از مقاصد گردشگری این ظرفیت را دارند که حتی به عیب جوترین گردشگران نیز گالری­ها و موزه هایی برای بازدید ارائه کنند، پراگ یکی از این مکانهاست.

این شهر هرگز بواسطه جنگ تخریب نشد و تاریخ ۱۰۰۰ ساله اش در کالبد شهر نمایان است . زیبایی چشمگیر و هویت منحصر به فرد این شهر در خلال توسعه های آن، جان دوباره گرفتند.

۵ شهرک

پراگ به دلیل وجود ۵ منطقه تاریخی در مرکز به ۵ شهرک معروف است. این مناطق شامل: هرادجانی (منطقه قلعه)، شهر قدیم (استاره میستو)، منطقه پایین (مالا استرانا)، شهر جدید( نووی میستو) و جوزف اف (محله یهودیان ) می باشند.

کمونیست­ها در سال ۱۹۴۸ به پیروزی رسیدند و بر شهر حکومت راندند. اما در انقلاب مخملی سال ۱۹۸۹ که اساس آن در پراگ برنامه ریزی شد، سرنگون شدند. پس از اتفاقات سال ۱۹۹۲ و درگیری های چک ها و اسلاواکها، پراگ به عنوان پایتخت جمهوری چک انتخاب شد.

 

 

پراگ همواره شهر تضادها بوده و هست. این شهر به گذشته و حال هنری درخشانش معروف است. در نقاشی، مجسمه سازی، موسیقی، ادبیات، معماری و طراحی و تولید نوشیدنی ،غذای دلچسب و گاهی نیز منظره های گردشگری خشن صاحب نام است.

پراگ شهر اعتراض و انقلاب نیز هست که هویت خود را از قرن ۱۵ و زمان «سایتزها» که در مقابل هژمونی کلیسای کاتولیک مبارزه می کردند تا زمان درگیری با سلطه گری­های کمونیستها در ۱۹۶۸ و موفقترین آنها در ۱۹۸۹ مطالبه کرده است.

هنوز این شهر در فضای لذت بخش (کانسومریزم ، مشتری مداری) بسر می برد که آثار آن در مراکز خرید جدید شهر قابل مشاهده است. گاهی نیز به نظر می آید که این شهر تلاش می کند تا هویت خود را در ردیف فرهنگ خرید جهانی و همگام با شهرهای لندن و نیویورک قرار دهد.

ا

گر شما فردی باشید که استانداردهای بالاتر از روال مشخص گردشگری مناطق قلعه و شهر قدیم را جستجو می کنید مکان­های دیدنی دیگر پراگ گزینه مناسبی برای مقصد گردشگری شما خواهند بود.

شهر ۱۰۰ مناره

ترکیب معماری پراگ تقریباً همه سبک­های مهم اروپایی از جمله سبک رومی، گوتیک، رنسانس ،باروک، هنر نو و مدرنیست را در سرتاسر شهر پوشش می دهد. نمای خارجی بناها نمایانگر آثار نقاشان برجسته و مجسمه سازان بوده و در پس آنها نیز آثار برخی موسیقی دانان مشهور اروپایی مانند موزارت، دوراک و اسمتأنا قرار دارند. همچنین توطئه های سیاسی و مذهبی نیز در شکل گیری نماها نقش داشته اند.

برای بازدید از پرافتخارترین مکان دیدنی این شهر باید به قلعه پراگ رفت. جایگاه قدرت سلطنتی در سال­های قرون وسطا. این دژ بر روی کناره باریکی قرار داشته که چشمهان نگهبانش را بر فراز شهر می گمارد. برای حفاظت از امپراطوری به درباری نیاز بود که مناسبات قدرت و ثروت را تنظیم نماید از اینرو خانواده های سلطنتی ثروت زیادی را صرف ساختن عمارت­ها و کاخ­های تابستانی با استفاده از بهترین صنعتگران عصر خویش نمودند. کلیساها نیز به همین منوال ساخته می شد اما شرایط آنها پیچیده تر بود.

بوهمیا در این زمان محل درگیری میان پارتیزان­های کاتولیک و اصلاح طلبان کلیسا بود. بسیاری از کلیساهای جامع تاثیرگذار، عبادتگاه­ها و نیز کلیساهای کوچک، صومعه ها و کنیسه ها در این شهر ساخته شدند تا به دشواری جنگ­ها و نیز پیروزی­های احتمالی گواه بوده و لقب شهر یکصد مناره را به پراگ ببخشند.

ولتاوا

معماری پراگ آدمی را در درخشش خود غرق می کند ، شما می توانید به تماشای زیباترین مکان­های شهر از فراز این رود بپردازید: ولتاوا ، رود S شکل و جاری در قلب شهر پراگ است. سالها این رود نام آلمانی مولدائو را برخود داشت و برای قرنها نیز از نام موسیقی دانها و نویسندگان الهام گرفت. خصوصا از فردی به نام «بدریح اسمتانا» که آثار سمفونیکش را به رودخانه تقدیم کرده بود.

ساخت و سازها و بازسازی بناهای تاریخی یکی از تاثیرگذارترین مناظر شهری اروپا را در این شهر خلق نموده است. گرچه تردیدی نیست که پراگ در یک روز آفتابی تابستانی زیبا به نظر می رسد اما در پاییز نیز به رنگ مسی فریبنده درآمده و در زمستان با برف پرچین پوشیده می شود. شب­های این شهر با انعکاس نورها در ولتاوا و بناهایی که در درخشش مومی شکل چراغ­های خیابان نمایانند ، زیباست.

هنر، فرهنگ و فراغت

پیشینه درخشان در موسیقی، تئاتر و هنر جامعه ای فرهنگی و ادبی را در این شهر پرورش داد. مردم پراگ تئاتر و گالری های خود را همانند گردشگران تحسین می کنند و از اینکه در میراث هنری سالهای حکومت هابز برگ­ها شریک بوده اند احساس شادمانی داشته و تلاش­های هنری که باعث ارتقا ملی گرایی قرن ۱۹ شد را گسترش دادند.

قیمت بلیط های کنسرت و سایر اجراهای شهر در مقایسه با سایر شهرهای اروپایی بسیار مناسب است. این نرخها به مردم محلی نیز همانند گردشگران این مجال را می دهد که در زندگی فرهنگی غنی پراگ شریک باشند. گرچه رویه های روشنفکرانه لزوما در این شهر غالب نیست.

جمهوری چک یکی از پیشگامان تولید نوشیدنی است. حتی مردم در خانه هایشان تعدادی از نوشیدنی های مشهور را نگهداری نموده و یا برای صرف آنها به یک کلوپ جاز و یا راک می روند. کافه ها که بسیاری از هنرمندان شهر را از «کافکا تا هاول» پرورش داده اند. امروزه موضوعاتی دیگر را دنبال می کند. شما به احتمال زیاد مردمانی را در کافه ها می بینید که از بستنی خود لذت می برند و یا در گوشه ای از پارکها به استراحت می پردازند و یا مشغول سواری بر ماشین­های اسکادای ساخت چک در گشت و گذار حول شهرند انسان­های امروزی همه اینها را بر بحث­های فلسفی ترجیح می دهند.

شهر مدرن

مردم و شهر پراگ تغییرات بسیاری را از سال ۱۹۸۹ تا به حال تجربه نموده اند. نسل جوان تر با انواع آزادی ها که مدت زمان طولانی ست در میان نوجوانان غربی رایج است بزرگ می شوند.

البته پراگ از بسیاری جهات متفاوت از سایر شهرهای بزرگ اروپایی است. امروزه خیابانها مملو از فروشگاه های پوشاک زنجیره ای بین المللی اند و عینا همان محصولی را می فروشند که در لندن و پاریس و میلان به فروش می رود.

هر فرد ظاهراً یک موبایل در دست دارد و سی دی فروشان نیز با همان نام که شما آنها را در مکانهای دیگر می شناسید در این شهر نیز فعالند. جایگاه های اجرای موسیقی پاپ و راک به خوبی در شهر قابل مشاهده اند. اقتصاد چک تا حدود زیادی از افزایش شمار گردشگران از انقلاب مخملی به بعد منتفع گردیده و شرایطی را فراهم نمود تا بناهای تاریخی از برنامه های نوسازی گسترده ای بهره مند شوند.

 

گرچه همه این نوسازی ها به دلیل حساسیت به حفظ اعتبار این بناها نیست. بخش­هایی از شهر در خطر تبدیل شدن به پارک های موضوعی اروپای مرکزی هستند. قطعاً شما زوج هایی را که ماه عسل خود را دست در دست در خیابان­های باریک این شهر قدم می زنند و با دانش آموزان تورهای ارزان اروپایی و یا توده های مردمی که در مناطق مختلف شهری به وقت گذرانی می پردازند را می بینید.

با همه اینها هنوز پراگ یکی از زیباترین و جذاب ترین مکان­ها برای گشت و گذار بوده و کناره ها و مناطق آرام و بدور از هیاهو برای افراد جستجوگر آرامش قابل دستیابی است. این باعث می شود که شهر به مدیریت تقاضاهای متفاوت همه گروههای مردم و کسب رضایت آنها بپردازد و شاهدی دال بر اصرار شهر بر وفاداری به گردشگران و احترام به تفاوت میان سلیقه های آنهاست.

اقتصاد چک

پس از فروپاشی حکومت و نظام کمونیستی در این کشور دولت جدید با تصویب قوانین لازم در پارلمان آزاد سازی تجارت از بین بردن انحصار همراه با تشویق سرمایه گذاری خارجی، آزاد کردن قیمت ها، حذف یارانه ها و واقعی کردن قیمت کالاها ،اصلاح سیستم مالیات و از همه مهم تر است خصوصی کردن مراکز تجاری و اقتصادی دولت را، اجرا نمود. وباعث روند رشد سریع اقتصاد شد.

منابع طبیعی و به ویژه معادن در طول سال ها به عنوان یکی از شاخص های تحرک و فعالیت اقتصادی در کشور چک مطرح بوده است به سبب وجود معادن فراوان زغال سنگ صنایع مدرن و جدید در این کشور رو به توسعه گذاشت. که در حال حاضر ذخایر بالایی در کشور وجود دارد به نحوی که حدود دو سوم منابع انرژی کشور را سوخت جامد تشکیل می دهند.

جمهوری چک بیشترین و بزرگترین معادن زغال سنگ قهوه ای جهان را دارا می باشد از ابتدای قرن ۱۹ استخراج زغال سنگ قهوه ای رو به افزایش گذاشت و این روند تا سال ۱۹۸۴ ادامه یافت و استخراج آن به حدود ۱۰۰ میلیون تن در سال افزایش یافت اکثر این زغال سنگ ها از معادن روباز در منطقه ای بوهیمیای شمالی به دست می آیند.

سیاست چک

قانون اساسی جمهوری چک در ۱۶ دسامبر ۱۹۹۲ که به تصویب رسید دارای یک مقدمه و  ۱۱۳  اصل است که بیشترین سود آن قوه مقننه می باشد.جمهوری که یک کشور مستقل یکپارچه و دموکراتیک است که براساس احترام به حقوق و آزادی های شهروندان و افراد کشور به وجود آمده است که مردم منشا قدرت این کشور می باشند.

سیستم سیاسی این کشور برپایه عملکرد آزادانه احزاب سیاسی در چارچوب حفظ اصول دموکراسی می باشد اقتدار اجرای در اختیار نخست وزیر نیز می باشد سیستم حکومتی کشور دموکراسی پارلمانی می باشد . براساس قانون اساسی این کشور، تشکیلات حکومتی این کشور شامل قوای مقننه مجریه و قضائیه می باشد .

تاریخ چک

اکثر مردم جمهوری چک از تاریخی که آنها را شکل داده و در حال اثرگذاری بر حال و آینده ایشان است، آگاهی دارند. کشور امروزی ، جمهوری دموکراتیک مستقلی است که از سال ۱۹۹۲ موجودیت یافته و قبل از آن نیز ملت کوچکی بود که مورد مداخله و تسلط همسایگان قدرتمندش قرار نگرفت.

از آغاز پراگ با واقع شدن در کناره رود ولتاوا و در مرز رود آلبه از عصر سنگی مورد سکونت واقع شد و ابزار و جواهرات یافت شده از این سرزمین شاهدی بر این موضوع است. مردان قبیله «سل تیک» در این سرزمین و حدود ۲۰۰۰ سال پیش ساکن شدند که به دنبال آنها آلمانها نیز در آن سکونت گزیدند.

گرچه تاریخ ورود اولین اسلاوها به آن به قرن­های ۵ یا ۶ بعد از میلاد بر می گردد که اجداد مردم چک بوده و به دلیل تامین امنیت شان بر بالای تپه های این سرزمین ساکن شدند.

در نیمه دوم قرن ۹ میلادی ساخت کاخ­ها و استحکامات پایه ریزی شد و مردم چک تحت فرمانروایی خانواده «پرمیس لید» قرار گرفتند، سلسله ای با انساب اسطوره ای که تا قرون وسطا تداوم داشت.

انساب پرمیس لید

افسانه­ ها می گویند که شاهزاده لیبوشا رهبر قبیله ای مادرسالار، یک کشاورز به اسم پرمسیل را به همسری خود برگزید. لیبوشا از وی خواست تا در کناره رود ولتاوا به دنبال مکانی مناسب برای سکونت بگردد. پرمسیل این مکان را انتخاب کرد و لیبوشا برای آن موفقیت های بسیاری را پیش بینی نمود. این سرزمین بعدها به پراگ یا شهر طلایی شهرت یافت.

سرباز مقدس

در اواخر قرن ۹ ماموران یونانی به نام­های سیربل و متودیوس مسیحیت را به سرزمین­های اسلاویک آوردند. در حدود سال ۸۷۳ متودیوس شاهزاده «بوژی ووی» و همسرش لودمیلا را غسل تعمید داد.

سیریل و متودیوس قدیس شدند همانطور که لودمیلا پس از ترورش ولینعمت مقدس بوهمیا لقب گرفت. پسر بزرگ لودمیلا از اولین حاکمانی است که وننسس لاس (واتسلاو) نامیده شدند. وی تاج پادشاهی را در قرن ۱۰ به سر گذاشت.

در زمان فرمانروایی وی کلیسای سنت ویتوس در قلعه پراگ بنا گردید. ونسس لاس که یک معتقد متعصب بود از اولین شاهزادگانی است که حین انجام اعمال مقدس به قتل رسید.

وی در مسیر شرکت در مراسم عشای ربانی مورد سوئ قصد قاتلی قرار گرفت که کسی جز برادر جوانترش بولسلاو نبود.

 

بولسلاو بی توجه به همه تقبیح و سرزنش ها از قتل ونسس لاس ، قدرت را به دست گرفت. همزمان با فرمانروایی او بازرگان یهودی خوش سفری به نام «ابراهیم ابن ژاکوب» از پراگ دیدن نموده و از این شهر به عنوان مرکز تجاری شلوغ و بزرگ با بناهای سنگی عظیم یاد کرد. پراگ در سال ۹۷۳ و در زمان بنای صومعه «جرج مقدس» اسقفی شد. در اوائل قرن ۱۱ حاکمیت پرمیس لید تا همسایگانش در باواریا و توسط «بژه کیسلاف» پسر بزرگ بولسلاو گسترش یافت. وی بعدها تبعه امپراطوری آلمان شد که راه را برای تاثیر پذیری از آلمانها هموار ساخت.

پسر «بژه کیسلاف» یعنی وراتیسلاف ۲ اولین پادشاهی بود که عنوان پادشاهی بوهمیا را از آن خود ساخت.

سلسله ونسس لاس

شاهزاده «ونسس لاس ۱ مقدس» تنها شاهزاده ونسس لاس نبود. دومین ونسس لاس ۱ در سال ۱۲۳۰ در بوهمیا پادشاه شد و مدت زمانی طولانی را به خوبی فرمانروایی نمود. وی با تشویق هنر بر دارایی های رشد یابنده و توده مردم حکمرانی کرد. بزرگترین حاکم پرمیس لید ، اتوکار ۲ (۱۳۷۸-۱۳۲۰) به دلیل دلاوریهایش در جنگ و ثروتهایی که به قلمرو پادشاهی اش آورده بود ، به پادشاه «آهن و طلا» مشهور بود.

اوتوکار بازرگانان، معدن کاران و صنعتگران آلمانی را تشویق کرد که در بوهمیا اقامت گزینند و «لسر کوارتر» (محله پایین) را به آنها اختصاص داد. این محل با استفاده از قوانین آلمانی مورد محافظت قرار می گرفت. آرزوهای وی با قتلش در جنگ با رادولف هابز برگ بر سر تخت پادشاهی به پایان رسید اما در زمان ونسس لاس ۲ ( پسر اوتوکار)، اقتصاد آنها به دلیل کشف گنجهای نقره پیشرفت نمود و  «گروشن پراگ» (واحد پول پراگ) به یک ارز شاخص بین المللی تبدیل شد.

خوش اقبالی این سلسله با قتل پسر ونسس لاس ۲ به آخر رسید. در تابستان سال ۱۳۰۶ و در اوایل فرمانروایی اش، پادشاه نوجوان ونسس لاس ۳ در موراویا به قتل رسید و نام وی به عنوان آخرین پادشاه پرمیس لیدها در تاریخ ثبت شد.

چارلز بزرگ

سلسله پرمیس لید به واسطه «حاکمان لوکزامبورگ» به موفقیت نائل شد. اولین حاکم لوکزمبورگ «جان» بود. اما پسرش چارلز ۵ به عنوان فرماروایی موفق در شهر درخشید. چارلز با ۳۶ سال حکومت عمیقا درگیر فرمانروایی بر پراگ و بوهمیا گردید. ارتباط گرم وی با کلیسا باعث شد که پراگ به قلمرویی اسقفی در سال ۱۳۴۴ ارتقا یابد.

تحت فرمانروایی او بود که کار بر روی کلیسای سنت ویتوس آغاز شد. در اوائل حکمرانی اش در سال ۱۳۴۸ چارلز شهر پراگ را با بنای اولین دانشگاه اروپای مرکزی در نقشه نخبگان جای داد. وی شهر را با ایجاد شهرک جدید گسترش داده و جایگاه­هایی را برای هنرمندان، صنعتگران و بازرگانان از همه نقاط اروپا فراهم نمود.

در نهایت وی پل گوتیک چارلز را به پراگ هدیه نمود. در سال ۱۳۵۵ میلادی چارلز مفتخر به دریافت عنوانی دیگر گردید و به عنوان امپراطور روم مقدس تاجگذاری نمود.

درگیری های مذهبی

پراگ به عنوان ستاد اداری امپراطوری چارلز باید رونق می گرفت، اما وقایعی رخ داد که علیه این شکوفایی قد علم کردند. پسر چارلز ۵ و جانشین وی یعنی ونسس لاس ۵ رهبرانی قاطع نبودند. وی از شورشها و جنگ روی برتافت و در نهایت نیز عزل گردید.

ونسس لاس از مدیریت بحران­های بزرگ عاجز بود که این سبب شد تا پراگ در کشمکش هایی که به اصلاحات ختم شدند، بسر ببرد. در کلیسای کوچک بیت لحم در شهر قدیم یک پروفسور الهیات به نام «هاس» فزونی شمار کلیساهای کاتولیک را به چالش طلبید.

درخواست هاس برای اصلاحات بسیار شدت گرفت به طوریکه وی مرتد اعلام شد و در نهایت دستگیر و در سال ۱۴۱۵ سوزانده و کشته شد. به دنبال مرگ وی، پیروان بزرگ و وفادارش که به «هاسیته» مشهورند، جنبش­هایی را علیه پاپ صورت دادند.

 

اولین پرتاب از پنجره به بیرون

در سال ۱۴۱۹ فردی اصلاح طلب به تالار جدید شهر حمله نمود و هاسیته های دربند را آزاد ساخت . وی برخی از نمایندگان کاتولیک شهر را از پنجره به بیرون پرتاب نمود. این واقعه که «اولین پرتاب در پراگ» نام گرفت، پیشرو در سنتی قدیمی گردید. امپراطور زیگسیموند، برادر ونسس لاس، نیروهای کاتولیک چک و متحدان خارجی را در جنگهای مذهبی بر علیه هاسیته ها آرایش داد. شورسیان با توجه به ناچیزی تجهیزاتشان از انگیزه بالایی برخوردار بوده و جانانه مبارزه نمودند. این ارتش دهقانی برخی پیروزیهای ارزشمند مانند پیروزی در تپه ویتکوف را بدست آورد. شورشیان توسط سربازی یک چشم به نام «یان ژیشکا» رهبری می شدند که با مرگ وی جایگاه رهبری در میان آنها از بین رفت و در نهایت شکست خوردند.

 زیگسیموند بدون انتخاب جانشین مرد. حکومت او با حکمرانی کوتاه مدت پسر خوانده اش «البرشت» اتریشی ادامه یافت و پس از او نیز پسر البرشت یعنی لادیسلاس بر تخت نشست. در نهایت سیاستمدار هوشمندی به نام «جرج پدیبرادی» که در مرگ لادیسلاس نقش داشت به جانشینی وی انتخاب گردید.

جرج به دلیل نارضایتی از پادشاه کاتولیک و مقام پاپ با هاسیته ها متحد شد. وی در نهایت مرتد اعلام شده و توسط جامعه بازرگانان و سیاستمداران بین المللی تحریم گردید.

ظهور هابز برگ­ها

از زمان مرگ جرج تا سال ۱۵۲۶ یعنی زمانیکه هابزبرگها ادعای پادشاهی نمودند، بوهمیا توسط پادشاهان غایب اداره می شد. این مدافعان سرسخت سلسله کاتولیک بر آنچه از امپراطوری روم مقدس باقیمانده بود حکومت راندند و بر حفاظت از مرزهای اروپایی در مقابل تهدیدات جدی عثمانی ها تمرکز نمودند. در این زمان مذهب پروتستان قدرت گرفت و در تقسیمات مذهبی بوهمیا جای خود را باز کرد.

در ۱۵۷۶ امپراطور رادولف ۲ به تخت پادشاهی رسید و پایتختش را از وین به پراگ تغییر داد. با حمایتهای سلطنتی، هنر و علم جایگاه متعالی تری یافته و بناهای باشکوه رنسانسی بیشتری زینت بخش شهر شد. از موفقیت­های رادولف در حوزه شهری اعطای فرمان آزادی مذاهب به کاتولیک ها و پروتستان­ها بود .

گرچه این فرمان برای فردیناند ۲ و پادشاه کاتولیکی که پس از وی در سال ۱۶۱۱ به تخت نشست مورد احترام نبود که متعاقب آن درگیریهای مذهبی بزودی شدت گرفتند.

دومین پرتاب از پنجره در سال ۱۶۱۸ اتفاق افتاد که آغازگر جنگ سی ساله مصیبت بار بود. فردریک پادشاه جدید قلمرو کنت به تخت نشست.

در ۱۶۲۰ ارتش پروتستان­های وی توسط نیروهای سلطنتی به تپه های خارج از پراگ راهنمایی شدند و آنچه که به جنگ کوه سفید معروف است اتفاق افتاد که یکی از سیاه ترین روزهای تاریخ چک به شمار می رود.

حرفه های غیرطبیعی

رادولف ۲ (۱۶۱۱-۱۵۸۳) امپراطور پراگ در دوره رنسانس علاقمند به سحر و کیمیاگری شد. وی تعدادی کیمیاگر را به خدمت گرفت که از طریق شبکه راه­های زیر زمینی به قلعه دسترسی داشتند.

بدنبال این جنگ عده ای از رهبران پروتستان اعدام و بسیاری نیز که از پذیرش دوباره مذهب کاتولیک سرباز زدند از کشور اخراج و تبعید شدند. پیروزی قطعی فردیناند اساسا موقعیت پراگ را تغییر داد.

برهه ای که به نام تاریخی «تاریکی» از آن یاد می شود زمانیست که مردم چک در اغلب بخش­های سرزمین خود سرکوب شدند، نخبگان آنها نیز کشته و یا تبعید گردیدند. زبان آنها تضعیف شد و مذهب مورد علاقه اشان ممنوع گردید. زمینهای مصادره شده پروتستان ها با قیمت های نازلی به حامیان هابز برگها که بسیاری از آنها آلمان الاصل بودند، فروخته شد. زبان آلمانی زبان جامعه فرهیخته انتخاب شد و زبان چکی تنها در جوامع شهری فقیر و دهقانی تکلم می شد. یسوعیان و سایر فرقه های مذهبی کوشیدند تا آخرین بارقه های پروتستانیزم را خاموش کنند.

گرچه همه اتفاقات ملالت بار نبود بطور مثال کشور از دهه ها جنگ خلاصی یافت و افزایش ساخت و ساز شهرها و حومه آنها با هنر معماری باروک مزین شدند. افزایش تنشها میان آلمان زبان­های پراگ و شهروندان چک زبان تا قرن ۲۰ ادامه داشته و پیامدهای پیش بینی نشده ای را نیز بهمراه داشت.

دومین واقعه پرتاب از پنجره

در کناره ای از قلعه پراگ دشمنان خشمگین پروتستان در ۲۳ می ۱۶۱۸ دو مامور وحشت زده حکومتی را به اجبار به سمت پنجره کشاندند تا آنها را از آن به بیرون پرتاب کنند. یکی از ایندو به شدت مقاومت نموده و به در چسبیده بود تا جاییکه انگشتان دستش با ضربه مهلک خنجر شکست و در نهایت به بیرون از پنجره پرتاب شدند. طبیعتاً پرتاب آنها به خندق پایین پنجره باید موجب مرگ ایشان می شد اما آنها با تعجب نجات یافته و موفق به فرار شدند. بر اساس روایت کاتولیک از این داستان مریم مقدس به طور معجزه آسایی آنها را مورد عنایت خود قرار داد اما روایت پروتستان ها که واقعی تر به نظر می رسد توضیح می دهد که این دو به این دلیل زنده ماندند که در میان انبوه زباله های خندق فرود آمدند.

 

بیداری ملی

در قرن ۱۸ فرمانروایی هابزبرگ­ها بسیار درخشان تر از قبل بود خصوصا در زمان فرمانروایی امپراطور جوزف ۲ (۱۷۹۰-۱۷۸۰). اصلاحات آموزشی وی نسلی از چک­های ادبی مطلع از تاریخ گذشته و حال را پرورش داد.

در اوائل قرن ۱۹ نخبگان فکری جدیدی ظهور یافتند که زبان چکی را به قانون و نظم در آورده و ادبیات آن را باز بینی و به عنوان حق مردم چک مطرح نمودند. در اواخر قرن پراگ شهری که امپراطور فرانز قبلا آن را کاملا آلمانی می دانست به طور کامل به دست چک ها افتاد. حتی علائم آلمانی زبان خیابان­ها برداشته شد و بناهای ارزشمندی چون موزه و تئاتر ملی بیشتر از هر زمان دیگری نمایانگر حس ملی گرایی در چک بود.

 

قرن بیستم

زمانی که جانشین حکومت هابز برگ یعنی ارچدوک فرانز فردیناند در جون ۱۹۱۴ بر تخت نشست، امپراطوری اتریش – مجار درگیر جنگ جهانی اول شد. در اکتبر ۱۹۱۸ از میان خاکسترهای امپراطوری شکست خورده اتریش مجار ، جمهوری چک اسلواکی شامل بوهمیا، مواریا و اسلواکی سر برآوردند. اولین رئیس جمهور اولین جمهوری ، استاد فلسفه ای تحسین برانگیز به نام «توماش . گ. ماساریک» بود.

جنگ دوم جهانی و متعاقب آن

گرچه تنش­های نهفته میان چک ها، اکثریت اسلاواک ها و اقلیت قابل ملاحظه آلمانی در سال ۱۹۳۸ به سر آمده بود، اما هیتلر خواستار تعیین وضعیت شهروندان آلمانی زبان چک اسلاواکی شد. به منظور آرام نمودن وی، فرانسه و بریتانیا مرزهای کشور را به او تسلیم نمودند. در مارچ ۱۹۳۹ و پس از قانع نمودن ملی گراهای اسلاواک برای کناره گیری و تشکیل حکومت ظاهرا مستقل و تا حدودی فاشیستی اسلاواک ، هیتلر بقایای کشور را تحت عنوان آلمان بزرگتر و به پرچم داری بوهمیا و موراویا یکپارچه نمود. شش سال این اشغال خونین به طول انجامید تا اینکه نیروهای شوروی شهر را در می ۱۹۴۵ آزاد نمودند.

در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۴۶ کمونیستها نزدیک به ۴۰ درصد آرا را کسب نمودند. رییس ج ۴ور غیر کمونیست «ادوارد بنش» دوباره انتخاب شد و از سرباز سابقه دار کمونیست «خامت گوت والد» دعوت نمود تا کابینه ائتلاف را تشکیل دهند. در سال ۱۹۴۸ و هنگامیکه برخی از وزیران غیرکمونیست در اعتراض به سیاست­های وی استعفا نمودند، گوت والد حکومت را با جایگزینی این وزیران با حامیانش ادامه داد. وقتی جسد وزیر خارجه بسیار انبوب در پایین پنجره اتاقش در وزارت خارجه پیدا شد این زمزمه همه گیر شد که او ربانی دیگری از واقعه پرتاب از پنجره است.

کوت والد به عنوان رییس جمهور جدید برنامه های اقتصادی ۵ ساله ای را طرح نمود . وی به کلیساها سخت گرفت و داخل و خارج حزب اش را از مخالفان پاکسازی نمود. برخی اعدام و بسیاری دستگیر شدند و دادگاههای نمایشی آنتونین نووتنی در زمان اجبار کشاورزان به کار اشتراکی برگزار شد. بهار کوتاه مدت پراگ در سال ۱۹۶۸ با تلاش­هایی برای اصلاحات کمونیستی به رهبری «اسلاواک الکساندر دوبچک» جهت تغییر نظام و ایجاد سوسیالیزم با چهره انسانی روبرو شد. این تلاش­ها بواسطه حمله تانک­های شوروی و تصرف کشور در ماه اگوست با شکست مواجه شد.

به مدت دو دهه کمونیست­های تندرو ابقا شده و توده مردم را با انباشت انواع کالاهای بی کیفیت در غرفه های فروشگاه­ها تطمیع کردند. برخی مخالفان و در میان آنها نمایشنامه نویس «واتسلاو هاول» نیز مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند.

انقلاب مخملی

در نوامبر ۱۹۸۹ تظاهرات دانشجویی صلح آمیز به جنبشی مردمی مبدل شد که پلیس به منظور فرو نشاندن آن به سوی معترضان حمله برد. پس از آن هزاران نفر در میدان ونسس لاس جهت درخواست دموکراسی جمع شدند. آنها با ایجاد صدای ناشی از تکاندن دسته کلیدهای خود اعتراضی نمادین را در برابر حکومت ۴۰ ساله کمونیسم به نمایش گذاردند. روز بعد از آن حکومت سرنگون شد و سریعترین انقلاب اروپای شرقی به وقوع پیوست.

ماموریت های ایران در این دیوار اتار کر ان کا نام اور ان کا کردار ادا کیا اور اس کا انکار کیا اور

جمهوری چک

در نوامبر ۱۹۸۹ و پس از انقلاب مخملی «واتسلاو هاول» به مدت ۱۳ سال به ریاست جمهوری برگزیده شد. زمانیکه حکومت­های موفق با مشکلات ناشی از بازگشت از نظام کمونیستی به نظام اقتصاد بازار آزاد دست پنجه نرم می کردند هاول برای بقای آزادی کشورش مبارزه می نمود.

 

در ۱۹۹۲ نخست وزیر چک «واتسلاو کلاوس» و رهبر ملی گرای اسلاواک یعنی «ولادیمیر مچیار» اعلام نمودند که تنها راه تفهیم تفاوت­هایشان آنست که چک اسلاواکی تقسیم گردد. با پرهیز از برگزاری رفراندوم که قطعاً هزینه هایی را به آنها تحمیل می کرد آنها «جدایی مخملی» را مهندسی نمودند که باعث جدایی جمهوری های چک و اسلاواکی گردید. هاول ناامید خود را برای انتخابات دوباره ریاست جمهوری کشور کوچک شده اش کاندید نمود و در نهایت «کلاوس» در سال ۲۰۰۳ به جای او نشست. علیرغم شکست ها و مشکلات، جمهوری چک به شکل با ثباتی خود را با نظام سیاسی و اقتصادی غرب هماهنگ نمود. در سال ۱۹۹۹ به عضویت ناتو درآمد و در سال ۲۰۰۴ به اتحادیه اروپا پیوست. در اگوست ۲۰۰۲ سیلی ویرانگر شهرها و روستاهای کناره دره ولتاوا و نیز بخشهایی از پراگ را تخریب نمود. گرچه در سالهای اخیر شاهد شکوفایی پراگ هستیم اما این کشور از سال ۲۰۰۶ با درجه بالایی از بی ثباتی سیاسی مواجه است که هیچ حزبی قادر به رهبری اکثریت پارلمان نیست. به علاوه مخافت های علنی افزایش یابنده «کلاوس» در مقابل اتحادیه اروپا و برنامه های مقابله با تغییرات آب و هوا نیز قابل ذکرند.

نقاط عطف تاریخی

۴۰۰ قبل میلاد تهاجم قبیله سلتیک. « بوی» فردی بود که نام بوهمیا را به این سرزمین بخشید.

 ۴۰۰ بعد از میلاد: ورود اسلاوها به این سرزمین.

 ۱۳۰۶ -۹۰۰ : حکومت سلسله پرمیس لید، ساخت قلعه پراگ.

 ۹۳۵: قتل شاهزاده ونسس لاس ولینعمت مقدس بوهمیا توسط برادر و جانشینش بولسلاو.

 ۱۳۴۴: پراگ شهری اسقفی شد.

 ۱۳۴۸-۱۳۷۸ : حکومت چارلز ۵، ساخت پل چارلز.

۱۳۹۸-۱۴۱۵: جان هاس اصلاحات مذهبی را خواستار شد و در نهایت سوزانده و کشته شد.

۱۴۲۰-۱۵۲۶: جنگ­های هاسیته ، «جرج پودبرادی » تاج پادشاهی را در سال ۱۴۵۸ برسر گذاشت.

 ۱۵۷۶: پراگ پایتخت امپراطوری هابز برگ شد.

 ۱۶۰۹: اعطای فرمان آزادی مذاهب.

 ۱۶۱۸: لغو فرمان آزادی مذاهب توسط فردیناند ۲ و جنگ­های سی ساله متعاقب آن.

 ۱۶۲۰: پیروزی کاتولیک­ها در جنگ کوه سفید. اقدامات سرکوب گرانه در مقابل پروتستانها که موجب تبعیدهای گسترده گردید.

 ۱۷۸۷: نخستین اجرای «دون جیرانی» موزارت.

 ۱۸۴۸: انقلاب ملی گرای ناموفق در پراگ.

 ۱۹۱۸: جمهوری مستقل چک اسلاواکی اعلام موجودیت کرد.

 ۱۹۳۸: به موجب توافق مونیخ «سادتن لند» به هیتلر واگذار شد.

 ۱۹۴۵–۱۹۳۹: تهاجم و اشغال کشور توسط نازی­ها.

 ۱۹۴۸: کودتای نافرجام کمونیست­ها.

 ۱۹۶۸: بهار پراگ.

 ۱۹۸۹: وقوع انقلاب مخملی، وانسلاو هاول به عنوان رییس جمهور انتخاب شد.

 ۱۹۹۳: «جدایی مخملی» جدایی چک از اسلواکی را موجب شد.

 ۲۰۰۳: رییس جمهور هاول استعفا نمود و واتسلاو کلاوس بر مسند نشست.

 ۲۰۰۴: جمهوری چک به اتحادیه اروپا و ناتو پیوست.

 ۲۰۰۸: تواقفنامه امضا شده برای استقرار استحکامات دفاع ضد موشکی آمریکا در خاک چک تا حدودی جنجال برانگیز شد.

 ۲۰۰۹: حکومت راست مرکزی میرک توپولانک» افول نمود و دولت موقت تحت سرپرستی اقتصاددان «جان فیشر » بر سر کار آمد.

 ۲۰۱۳: ریاست جمهوری میلوش زمان.